۱.
زندگی صحنهی وسیعی برای مشاهده و آموختن است.
۲.
بدون اغراق میگویم: باید بسیار شکیبا باشی. باید آنقدر قوی باشی که چیزهایی ببینی و بشنوی که تو را در هم میریزند و خم به ابرو نیاوری! و با توانمندی بتوانی بهترین پاسخ را بدهی. اما گاهی بهترین پاسخ سکوت و دورشدن است.
۳.
او میگوید: تا همین یکی دو سال پیش با کوچکترین حرفی که برخلاف نظرم بود یا برداشت اشتباهی بود از کوره در میرفتم، امروز در مقابل این حرفها مکث میکنم، لبخند میزنم و میگویم: حق با شماست و میروم پِی کارم!
بله، این رشد است.
۴.
جوجه تیغیها میگویند: نیستی؟! کجایی؟! … و من دلم میخواهد بگویم: در حال مراقبت از خویشم، در مقابل افرادی که روحم را میخراشند! اما چیزی نمیگویم و فاصلهام را با جوجه تیغیها رعایت میکنم.
۵.
موسیقی برایم راه فرار است . وقتی پُر از حس تنفر و ترس میشوم! وقتی نگرانی و ناامیدی بر من غالب میشود!
امروز پُر از تنش بودم، ترانهای شاد پلی کردم و یکساعت رقصیدم. الان بهترم.
۶.
هنوز یک سوال در ذهنم بی جواب مانده! چرا وقتی با اطمینان میدانم که در راه درستی هستم و وقتی دیگران با تاکید میگویند که مسیرم درست است اما، باز هم روزهایی دچار یاس و سردرگمی میشوم؟!
۷.
با دوستم زهره قرار گذاشتهایم روزهای زوج در پارک محله پیادهروی کنیم. امیدوارم برنامهمان به خوبی پیش برود. از آخرین باری که با یک دوست به گردش رفته بودم، بیش از چهار سال میگذرد! تعجب نکنید، همه چیز مهیا بوده، فقط من به دورم حصار کشیده بودم.
۸.
توانایی برقرار کردن ارتباط ماندگار و داشتن روابطی بدون تنش با درک و همدلی طرفین خوشبختی بزرگی است، قدرش را بدانید.
۹.
ما نمیتوانیم دیگران را تغییر دهیم، نمیتوانیم کاری کنیم که همه به خواست و نظر ما عمل کنند. تفاوتها را بپذیرید و اگر این تفاوتها به روح و قلبتان آسیب میزند، دور شوید، رهایشان کنید. آرامشتان مهم است.
۱۰.
چالشها و دغدغههایی که در هزارتوی زندگی با آنها مواجه میشوم، شاید در ابتدا باعث استرس و نگرانیام شوند، اما کمی که در آنها عمیق میشوم در مییابم، که من به این موانع در زندگی نیاز داشتهام. باید از آنها عبور کنم تا به فصل تازهای از رشد قدم بگذارم.