_ ببین چه می‌گویم! تجربه‌ی من همین است که گفتم. باید تو هم انجامش بدهی! دقیقن شبیه من!

_اما… من…

_تو چی؟ یعنی می‌گویی راهی که من انتخاب کرده و تا اینجا آمده‌ام اشتباه بوده؟!

_ نه… ولی!

_ولی چی؟

_ ببین! من شبیه تو فکر نمی‌کنم. با بعضی نظراتت موافقم اما برخی را نمی‌پسندم. به نظرم دانش و اطلاعات جدیدتری در دسترس است که می‌توان از آنها بهره برد. باید اطلاعات خود را به روز کنیم.‌

_واه واه چه غلطا… دانششش و اطلاعات جدییید!!! پس همینجا سر جایت بمان! تو هیچی نمی‌شوی! یا شبیه من رفتار می‌کنی یا از زندگی‌ام حذف می‌شوی. من رفتم. خدانگهدار.

 

اگر قرار باشد همه‌ی آدمها شبیه هم فکر کنند، کارها و عقاید یکدیگر را کپی کنند و هیچ فکر و بینش منحصربفردی پشت حرفها و رفتارشان نباشد، جامعه‌ای بدون رشد و خلاقیت خواهیم داشت. چه غم‌انگیز است وقتی در سیستمی  همه شبیه هم فکر و عمل می‌کنند.

در جامعه‌ای که همه یک نظر و روشی واحد را بدون هیچ تفکری بپذیرند و چشم بسته دنباله‌رو باشند، هیچ فردی شکوفا نخواهد شد. آگاهی زیر پرده‌های ضخیم، تیره و پوسیده‌ی تحجر مدفون خواهد شد. مفاهیم جدید، بینش تازه و یادگیری‌های نوین در نطفه خفه خواهند شد و انسانها در منجلاب بلاهت و عقب ماندگی فرو خواهند رفت.

وقتی کسی می‌گوید من شبیه تو فکر نمی‌کنم و دهها ایده و استدلال می‌آورد، باید این تفکر را ارج نهاد و به رشد آن کمک کرد.