همه‌ی ما تحلیل‌گران خوبی هستیم. خوب بلدیم رفتار، انگیزه‌ی پشت حرفها و رفتارها، سکوت آدمها و خیلی موارد دیگر در روابطمان را تحلیل کنیم و معمولا به نتایجی هم‌ می‌رسیم.

درست یا اشتباه‌بودن نتایج مهم نیست مهم تحلیل‌کردن و قضاوتهای ما درباره دیگران است.

آیا همین قدر که برای تحلیل رفتار دیگران زمان و انرژی می‌گذاریم، برای شناخت و چرایی رفتار و حرفهای خود نیز حساسیت به خرج می‌دهیم؟

آیا ما تحلیلگران منصفی هستیم یا معمولا یکطرفه نزد قاضی می‌رویم و راضی برمی‌گردیم؟!

روزانه چه قدر برای خودمان زمان می‌گذاریم و به انگیزه‌ی پشت رفتارمان فکر می‌کنیم؟

چه قدر برای بهبود ضعف‌های خود زمان می‌گذاریم و برای رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب تلاش می‌کنیم؟

اگر در تحلیل‌کردن دیگران استادیم ولی روزانه زمانی رابرای تحلیل خود نمی‌گذاریم، کم‌کم از دست می‌رویم.

با ثبت وقایع روزانه و نوشتن درباره‌ی خودمان، اتفاقات روزمان و فکر‌کردن به آنها به شناخت بهتر و دقیق‌تری نسبت به خود می‌رسیم. حتمن نوشتن وقایع روزانه را امتحان کنید.‌