جملاتی از جنس نور و آگاهی

  • هر اندازه به خودت نزدیک شوی و خودت را کشف کنی ( بشناسی) دیگر نیاز نمی‌بینی که دیده شوی، تو با تمرکز و پیوستگی در کار در زمان درست دیده می‌شوی!
  • وقتی برای رسیدن به هدفی تلاش می‌کنی؛ شکست‌ها و تاخیرها باید روشن‌بینی را در تو بیدار کنند؛ آن‌زمان است که تو مسیر، آدمها و شرایط درست را از نادرست تشخیص می‌دهی. شکست‌ها باید به خِرَد تو کمک کنند.‌
  • ترس، زیرآب‌زنی، شو کردن(نمایش‌های اینستاگرامی) و شتاب در کارها ما را درسطح نگه می‌دارد و از تجربه‌ی یک زندگی عمیق دور می‌کند.
  • اینکه من برای رفتن به گردش چه مکانهایی را می‌پسندم، سفر با کشتی یا هواپیما  و یا ماشین را می‌پسندم، ترجیح می‌دهم در خانه‌ای کوچک یا بزرگ زندگی کنم، خودشناسی محسوب نمی‌شود. خودشناسی رفتن به درون و شناخت نقطه‌های تاریک خویش است.  هدف خودشناسی ساختن 《منِ》 بهتر است.مهربانتر، صبورتر، هدفمندتر و…
  • آیا حاضری داغون‌ترین، بدترین و مزخرف‌ترین نقاط درونت را با دیگران به اشتراک بگذاری و از خصایص زشت خود سخن بگویی و به اشتباهاتت اعتراف کنی، صرف‌نظر از اینکه دیگران چه فکری درباره‌ات می‌کنند، طردت می‌کنند و یا ناسزا بارت می‌کنند.
  • پس از اعتراف احتمال اینکه گریه کنی زیاد است و تنهایی پس از آن فوق‌العاده زیباست.
  • هرچه عمیق‌تر خود را می‌جویی عشق در تو قوی و قوی‌تر می‌شود؛ در این مرحله توصیف اینکه 《عشق چیست؟》بسیار دشوار است.