گفت: امروز سیساله شدم، نمیدانی چقدر دنیا برایم زیباتر شده. راستش تا همین یکسال پیش، از سیسالگی میترسیدم اما حالا که به دنیای سیسالگی وارد شدهام نظرم تغییر کرده زندگی برایم پُر معناتر،جذابتر و زیباتر شده.
این حرفها را امروز از زنی شنیدم که در روستا زندگی میکند وبا داشتن دو فرزند کوچک پا به پای همسرش در تهیه ترشی و لواشک خانگی فعالیت میکند و در فصل گلابگیری و تهیه عرقیات سنتی هم حسابی سرشان شلوغ است.
کتابخانهاش از یخچال خانهاش بزرگتر است و صبحهای زود قبل از شروع کار مسیری را در روستا پیاده روی میکند. همسرش که مرد روستایی جوانی است او را در مسیر رسیدن به رشد و آگاهی تشویق و همراهی میکند.
به جرئت میگویم که من برخی از درسهای عمیق زندگی را از آنها آموختهام و در دلم همیشه تحسینشان میکنم.
امروز در جواب او که از ورود به سی سالگی هیجانزده شده بود، گفتم : سیسالگی زیباست اما زیباتر از آن دههی چهل زندگی است، یادت باشد که همین مسیر را ادامه دهی و برای رشد و آگاهی خودت از هیچ تلاشی دست نکشی.
او به من اطمینان داد، تا زمانی که زنده است و زندگی میکند برای رشد و ارتقای خود میکوشد.
همهی انسانها توانایی رسیدن به درک و آگاهی و داشتن یک زندگی پُرمعنا را دارند، تنها تفاوت انسانها در این است که تنها اندکی در این مسیر قرار میگیرند و موفقیت و لذت رسیدن به آگاهی را تجربه میکنند و تعداد بسیار زیادی هم هستند که از روی ترس یا تنبلی و یا عادت به منطقه امنشان میگویند: فایده ندارد، به چه درد میخورد، برای من کاربردی ندارد و….
بله در هر صورت تنها تفاوت انسانها در انتخاب روش زندگیشان است.
ثبت ديدگاه