یکی از کارهایی که من برای آرامش ذهنی‌ام انجام می‌دهم، طراحی پرسش‌هایی از خودم است.

همه‌ی ما روزهایی در زندگی داریم که احساس می‌کنیم کلافه و خسته‌ایم. نمی‌توانیم بر مسئله‌ای تمرکز کنیم، دیدن یا شنیدن حرفها و خبرها و مسائل اطراف جایی برای تمرکز کردن نمی‌گذارد.

ما افرادی را می‌شناسیم با مدارک رنگارنگ و ظاهری آراسته، اما کافیست کمی به آنها نزدیک شده و همکلام شویم؛ مشامتان را تیز کنید! مغزشان بوی کهنگی می‌دهد.

در مواجهه با چنین افرادی از خود می‌پرسم؛ تو از این آدم چه انتظاری داری؟

آدمی که، اگر خوب دقت کنیم می‌بینیم رفتارها و افکارش کپی‌شده‌ی از گذشته و مربوط به دهها یا صدها و هزاران سال پیش است.

 

ما ظاهر زندگی‌مان را تغییر می‌دهیم، به ظواهر و تجملات اهمیت می‌دهیم، اما در تارهای افکار پوسیده‌ی خود همچنان می‌مانیم.

 

شاید تا مدتها پیش شنیدن‌ حرفها یا ارتباط با چنین افرادی برایم غیر‌قابل تحمل بود، در دل از حماقت‌شان حرص می‌خوردم، اما حالا خوب می‌دانم که چنین افرادی را فقط باید نادیده گرفت، و رهایشان کرد تا در تارهای به‌هم تنیده‌ای که در ذهن خود ساخته‌اند، بمانند و دست‌پا بزنند.

این افراد معمولا قدرت تشخیص ندارند،  اشتباهات خود را به گردن دیگران می‌اندازند، بر نا‌آگاهی خود اصرار می‌ورزند، در گرفتارهای خود دست و پا می‌زنند و به جای اینکه مسئله‌شان را ریشه‌ای حل کنند به ظواهر و مسائل جانبی توجه می‌کنند. یاد نمی‌گیرند زیرا توانایی پذیرش مشکلات و اشتباهات را ندارند. یادگیری به دنبال پذیرش می‌آید. تا زمانیکه نا‌آگاهی خود را نپذیریم، نمی‌توانیم یاد بگیریم. هر چه بیشتر و هدفمندتر یاد می‌گیریم، فاصله‌ی ما با افرادی که توهم دانایی دارند، بیشتر می‌شود، دیگر نظرات و رفتارشان آزارمان نمی‌دهد، زیرا ما از آنها فاصله داریم. حتی اگر فاصله‌ی فیزیکی‌مان کم باشد اما دنیای ذهنی ما کیلومترها از آنها فاصله دارد.

دنیای ما دنیایی بزرگتر و درخشان‌تر است.

من یادگرفته‌ام در برابر این افراد تماشاچی باشم، گاهی خوبست آدم فقط تماشا کرده، سپس عبور کند؛ زیرا خود را ثابت‌کردن به آنها و در بازی‌شان وارد شدن توهین به خودمان است.

همانطور که شوپنهاور گفته:

هنگام مواجه‌شدن با ابلهان، انسان  یک راه برای نشان دادن شعورش دارد و آن همکلام نشدن با آنهاست!

مطالب بیشتر:

تفکری غنی و ذهنی آرام حاصل اندیشیدن است. 

چرا به خودشناسی نیاز داریم |هدف از خودشناسی چیست؟ 

قدرت‌طلب‌ها و خلاء عشق