یکی از روزهای سرد پاییزی که مجموعه داستانم چاپ شد، ناگهان دریافتم که از دنیای امن و ساکنم به دنیای ناشناخته‌ی نوشتن وارد شده‌ام.‌ انگار زندگی‌ام دو نیم شده بود؛ زندگی قبل از چاپ کتاب و زندگی بعد از چاپ کتاب!

وقتی به دنبال چیزی باشی، وقتی خواهان رشد و یادگیری باشی، وقتی می‌خواهی بیشتر بدانی وقتی پیگیر باشی؛ به مسیر درست هدایت می‌شوی و این چنین بود که من با محتوا آشنا شدم. اما دقیق نمی‌دانستم باید درباره‌ی چه موضوعی محتوا بنویسم.

هر روز می‌نوشتم. به‌تدریج که پیش می‌رفتم، فهمیدم برای اینکه بتوانم‌ محتوایی خوب و ارزشمند تولید کنم ابتدا باید روی 《خودم》 کار کنم.

تولیدکننده‌ی محتوا باید:

▪︎خلاق باشد.

▪︎با تفکر نقاد آشنا باشد.

▪︎ روان و شفاف(بدون پیچیدگی) بنویسد.

▪︎از درازگویی پرهیز کند.

▪︎درست بنویسد.

▪︎و مهمتر از همه 《خودش》را خوب بشناسد.

هر چه بیشتر می‌نوشتم احساس می‌کردم چیزی به من اضافه می‌شود. هدفم این بود که محتوای من ارزشی به مخاطب اضافه کند، اما چگونه؟

به تدریج فهمیدم تا زمانیکه روی ارزشمندی خودم کار نکنم، نمی‌توانم محتوای ارزشمندی تولید کنم، پس لازم بود تمام تمرکزم را بر 《خودم》بگذارم.

خوبی نوشتن محتوا اینست که وقتی می‌بینی اینکار باعث توسعه‌ی فردی تو و تغییر مثبت در زندگی‌ات شده دلت نمی‌خواهد به هیچ وجه از دستش بدهی. می‌خواهی پیش بروی و در این مسیر یاد بگیری و رشد کنی. هیچ‌کس نمی‌تواند مانع‌ات شود.

برای تولید باید تبدیل به یک مصرف‌کننده شوی! مصرف‌کننده‌ی چی؟

کتابهای خوب، دوره‌هایی که تو را به شناخت بیشتر خودت رهنمون می‌کند، نوشتن و مرور آنچه یاد گرفته‌ای و انتشار آنها.

گاهی حس می‌کنی همه‌ی راهها را رفته‌ای اما یکجای کار می‌لنگد.‌ انگار در نقطه‌ای توقف کرده‌ای، شاید نیاز به یک مربی داری!

موانعی که در مسیر تولید محتوا با تمرکز و سماجت پشت سر می‌گذاریم ذهن ما را به سوی تفکر و خلاق‌شدن هدایت می‌کنند‌.

گفتگوهای سازنده و آگاهی‌بخش و توجه به جزییات ایده‌های خوبی برای تولید هستند؛ فقط کافیست متمرکز در مسیر بمانید.

 

مطالب بیشتر:

من آدم خوش‌شانسی هستم… 

من از سکوت انرژی می‌گیرم 

تمرکز به آگاهی من کمک می‌کند.