ما انسانها همواره در تلاشیم تا زندگی بهتر و شایسته‌تری برای خود و اعضای خانواده خود تدارک ببینیم.

چیزی که مهم است این‌است که در کنار تلاشی که برای ارتقای سطح زندگی‌مان می‌کنیم، چقدر برای انسان‌بودن، مهربانی، انعطاف‌پذیربودن و همدلی زمان می‌گذاریم و برای رسیدن به این جایگاه تلاش می‌کنیم؟

تصور من اینست که قرار گرفتن در این مسیر شهامت می‌طلبد، شاید باید سالها زمان صرف کنیم و از خیلی خواسته‌هامان بگذریم.

 

من شهامت دارم از خودم بنویسم، می‌توانم چندین سطر از روحیات و احساسات بد و خوبم بنویسم، می‌توانم خودم را به چالش بکشم و موقعیت‌های جدید را امتحان کنم؛ سپس از تجربیاتم بنویسم.

 

من شهامت دارم وقتی کسی مرا دوست نداشته باشد به حرفهایش گوش بدهم، او از تنفرش به من بگوید و من به او بگویم چقدر صادقانه و بی‌ریا حرف می‌زنی.

 

من شهامت دارم حرفها ویا کنایه‌های افراد مخالف را بشنوم و تنها در صورت نیاز پاسخ بگویم و اگر نیازی ندیدم کنایه‌اش را بی‌پاسخ بگذارم.

 

من شهامت دارم موقعیت‌های جدید را امتحان کنم و با ترسهایم روبرو شوم.

 

من شهامت دارم ، بپذیرم ، آنچه را که پذیرفتنش برای اغلب افراد آسان نیست.

 

من شهامت دارم، تغییر کنم و خود را با شرایط جدید هماهنگ کنم.

 

من شهامت دارم، آنچه را که سالها در اختیار داشته‌ام و هیچگاه نیازی به داشتنش نمی‌دیده‌ام رها کنم.

 

مطالب بیشتر:

زندگی هراز گاهی روی دیگرش را نشانم می‌دهد. 

چرا به ایده‌ها نیاز داریم؟ 

تجربیات من از تولید محتوا پس از ۱۶ ماه