چند ماهی است که با تعدادی از دوستان حرکتی را برای نوشتن،انتشار و توسعۀ سایت‌مان  آغاز کرده‌ایم. هدف ما از اینکار تثبیت عادت نوشتن و نظم در انتشار محتوا در وبلاگ شخصی‌مان است. کسانی‌که با عنوان محتواگر آشنا هستند به خوبی می‌دانند که وظیفۀ یک محتواگر چیست و برای اینکه یک محتواگر در کار تولید محتوا موفق عمل کند اولین گام نظم در نوشتن و تولید روزانۀ محتواست.

دیشب پیامی از دوست محتواگرم فروزان دریافت کردم، او نوشته بود:

من احساس می‌کنم نوشته‌هام هدف خاصی ندارند و به مشکل کمبود ایده برخوردم. هر چه به ذهنم می‌رسد می‌نویسم؛ ولی فکر میکنم، نوشتن این چیزها چه فایده‌ای دارد؟ من دنبال معنا میگردم.

من در چند فایل صوتی نکاتی را که لازم بود فروزان بداند، برایش گفتم و بهتر دیدم در اینجا کاملتر به سوال او پاسخ دهم.

دوست محتواگرم: وقتی تولید محتوا را انتخاب می‌کنیم در ابتدای راه چیزی در ذهن‌مان هست که میخواهیم راجع به آن بیشتر بنویسم و محتوا تولید کنیم. همۀ ما در ذهن‌مان یک موضوعی را برای نوشتن و تولید محتوا مشخص کرده‌ایم.

وقتی شروع به نوشتن می‌کنیم؛ پس از چند پست احساس میکنیم دیگر چیزی نداریم بنویسیم، اگر بخواهیم ادامه دهیم به تکرار می‌افتیم و نوشته‌های تکراری‌ برایمان جالب نیست، وقتی نوشته‌ها برای خودمان جذاب نباشد، چگونه ممکن است برای دیگران جذاب و خواندنی باشد؟

در اینجا حس میکنیم نیاز به ایده داریم؛ ظرف ایده‌ها خالی شده و چیزی در آن نیست! چه باید کرد؟ وقتی گرسنه می‌شویم چه کار می‌کنیم؟ خب معلوم است غذا میخوریم. وقتی ایده‌ها ته می‌کشند هم نیاز است به ذهن خوراک برسانیم، البته خوراک خوب.

مطالعه، دیدن ویدیوهای آموزشی، گوش‌دادن به پادکست و بسیاری منابع دیگر که به ذهن ما خوراک برسانند، ایده‌هایی برای تولید محتوا هستند.

اگر در ابتدای مسیر تولید محتوا حس می‌کنید نوشته‌هایتان هدف خاصی ندارند و به قول معروف زیاد به درو دیوار میخورید، نگران نباشید. عده‌ای به این مرحله که میرسند رها میکنند، ادامه دهید و رها نکنید؛خلاقیت از همینجا شکل می‌گیرد، وقتی چندین حوزه را برای نوشتن انتخاب میکنید و به در ودیوار میخورید ناامید نشوید، آنقدر ادامه دهید تا مسیر درست را بیابید. تنها با زیاد نوشتن و عقب‌نرفتن است که بالاخره به آن معنایی که در پی‌اش بودید می‌رسید.

فروزان نوشته بود به دنبال معنا میگردم و دلم نمیخواهد هر چه به ذهنم رسید بنویسم؛ اتفاقا باید هر چه به ذهنت می‌رسد بنویسی تا ذهن تخلیه شود و آمادگی برای دریافت نکات و آموزشهای جدید را داشته باشد. یادداشت نویسی‌های روزانه به تخلیۀ ذهن کمک میکند. اگر کمی با حوصله بنویسی همین یادداشت‌نویسی‌ها را میتوانی در وبلاگت بنویسی و منتشر کنی.

دنبال معنا بودن همان چرایی محتوا است. چرا می‌خواهیم محتوا تولید کنیم؟ اینکار چه گره‌ای از کار ما یا دیگران باز می‌کند؟

دیشب به فروزان گفتم: ما تولید محتوا را انتخاب کرده‌ایم چون اینکار اول باعث رشد و توسعۀ فردی ما می‌شود. بارها گفته‌ام که افراد زیادی در ابتدای کار تولید محتوا عنوان توسعۀ فردی را برای سایت به کار می‌برند، اما توسعۀ فردی کار آسانی نیست برای همین است که اغلب در همان اوایل کار جا می‌زنند!

وقتی توسعۀ فردی را انتخاب میکنیم، اینکار حاصل سالها تلاش، مطالعه، یادگیری، نوشتن و تولید محتواست. وقتی در این زمینه سالها محتوا تولید کنی و عقب‌نشینی نکنی، ابتدا به رشد خودت کمک کرده‌ای، سپس محتوای ارزشمند تو که حاصل سالها کار و پژوهش است به دیگران هم کمک میکند.

تو اگر روزی پنج صفحه کتاب را عمیق و در آرامش بخوانی و از همان پنج صفحه محتوای ارزشمندی تهیه کنی، خیلی بهتر از کسی است که روزی پنجاه صفحه میخواند و یادگیری‌اش در سطح می‌ماند.

اغلب ما ولع خواندن داریم، هر چه بیشتر بهتر! تعداد صفحات کتاب مهم نیست، مهم درک و دریافت ما از مطالعات‌مان است. چقدر عمیق می‌خوانیم؟ چند بار پیش آمده یک صفحه را که خواندیم برگردیم و دویا سه و یا چهار بار بخوانیم و از روی آن رونویسی کنیم؟

طرز خواندن یک محتواگر باید با یک خوانندۀ معمولی متفاوت باشد. آن وقت است که ایده کم نمی‌آوریم و به معنا می‌رسیم.

 

مطالب بیشتر:

استراتژی محتوا‌ | یک محتوای خوب باید چه مشخصاتی داشته باشد؟ 

نامه‌ای به دوست محتواگرم 

یادگیری و محتوا، دو یار جدا نشدنی