می‌گویند مهمترین مرحله برای شروع کاری قدم اول است. برداشتن گام نخست و رویارویی با چالش‌ها، بدون شک با اضطراب و تنش همراه است. اما چیزی که ما را در این مسیر به جلو می‌برد، انجام دادن کار به همراه استرسی است که کماکان تجربه‌اش می‌کنیم.

برای خیلی‌ها تجربۀ استرس به همراه کار خوشایند نیست، گاهی استرس مانند مانعی عمل می‌کند و دست و پای آدم را می‌بندد. من یاد گرفته‌‌ام هر وقت تنشی را تجربه می‌کنم یعنی باید با قدرت بیشتری به سمت هدفم پیش بروم. بنظر من استرس زنگ هوشیاری ماست. ما استرس را تجربه می‌کنیم تا قوی‌تر و آگاه‌تر ظاهر شویم؛ هرچند که استرس گاهی قدرت تفکر درست را از آدم می‌گیرد، اما باید پیش‌رفت و اقدام کرد.

حتی اگر یک گام به سمت هدفم پیش بروم، استرس یک گام عقب‌نشینی می‌کند. انجام دادن کار به من اعتمادبنفس می‌بخشد. حتی اگر کاری را ضعیف انجام دهم، حداقلش اینست که تجربۀ ناموفقی را به دست آورده‌ام. نوشتن از تجربیات ناموفق هم می‌تواند ارزشمند و اثربخش باشد. دفعۀ بعد می‌دانم که باید مسیر دیگری را انتخاب کنم. اعتماد به خود و توانایی‌هایم باعث می‌شود در گامهای بعد تنش کمتری را تجربه کنم.

ما از اقدام کردن می‌ترسیم، زیرا از شکست می‌ترسیم. از قضاوت دیگران می‌ترسیم.

رالف امرسون گفته

همیشه اقدامی را انجام بده که از آن می ترسی.

وقتی برترس‌مان چیره می‌شویم، ترس را ضعیف می‌کنیم و خودمان را قوی.

گام نهادن به دنیای ترس‌ها سرشار از درس و پختگی‌ست، باید امتحانش کنی تا به قدرت خویش پی ببری.

 

مطالب‌بیشتر:

سفر هزاران فرسنگی با گام اول آغاز می‌شود 

چگونه ترس مانع رشد می‌شود؟ 

ما از تجربه کردن نمی ترسیم|بنجامین هاردی