برای کسی که هر روز مینویسد، نوشتن هیچگاه تکراری نمیشود. راستی چرا برای ما که نوشتن تکهای از زندگیمان است، اینکار تکراری نمیشود؟ چرا از نوشتن خسته نمیشویم؟
وقتی هر روز بنویسی در میان آزادنویسیها گاهی به تکرار میافتیم، بارها پیش آمده که از جملات یا کلمههای تکراری میان تمرینهای آزادنویسی استفاده میکنم، جملهها تکراری میشوند اما ” نوشتن” هیچگاه تکراری نمیشود!
امروز با خودم فکر میکردم، چرا مسیری را که هر روز به محل کار میرویم، تکراری میشود؟
چرا آشپزی و کارهای خانه تکراری میشوند؟ چرا گاهی از رفتن مداوم به باشگاه خسته میشویم و تکراری میشود؟ اما “نوشتن” تکراری نمیشود؟
وقتی برای خودت مینویسی، وقتی موضوع و سوژههای نوشتنات را خودت انتخاب میکنی، وقتی مینویسی تا یاد بگیری تا رشد کنی وقتی نوشتن باعث سرزندگی و پویایی تو میشود، دیگر احساس نمیکنی به دام تکرار افتادهای.
نوشتن برای من حکم منبعی را دارد که از آن انرژی میگیرم. هر چه بیشتر مینویسم اشتیاق بیشتری برای نوشتن دوباره در خود حس میکنم.
هر چه بیشتر مینویسم به وسعت دنیای درونم بیشتر پیمیبرم. هر چه بیشتر مینویسم، ایدههای بیشتری در ذهنم جوانه میزنند. نوشتن مرا سرسبز و خرم نگه میدارد. نوشتن هیچگاه تکراری نمیشود.
مطالب بیشتر:
ثبت ديدگاه