من سراسر روز به دنبال ایده برای نوشتن هستم. معمولا موقع شستن ظرف‌ها ایده‌های خوبی برای نوشتن به‌ذهنم می‌رسد. یک محتوانویس همیشه دغدغۀ ایده‌ دارد. ذهن یک محتوانویس مدام در حال یافتن راهکار و راه‌حل است.

۱٫می‌توانی برای خودت یک نقشۀ راه ترسیم کنی. از همین امروز برنامه‌ها را بنویسی و برای یک‌سال آیندۀ خود برنامه ریزی کنی. می‌توانی برای خودت صدها دستاورد نشان کنی و بعد بنشینی و شروع به نوشتن کنی. مگر به جز نوشتن کار دیگری از دستت برمی‌آید؟

۲٫راستش این روزها تعجب می‌کنم، چقدر در برابر بعضی اتفاقات دور و بَر، آرامم. از این آرامشم تعجب می‌کنم. هیچ چیز مرا به هم نمی‌ریزد. اطرافمان پُر است از آدمهای عصبی و نگران که کارشان شده چه کنم، چه کنم؛ واقعا هیچ کاری از دستشان بر نمی‌آید؟

۳٫گاهی از حجم زیاد کارهایی که باید انجام دهم یا باید راجع به آنها فکر کنم، کلافه می‌شوم. دغدغه‌هایی هست که باید راجع به آنها بیشتر فکر کنم و بیشتر بنویسم ،دغدغه‌هایی که نیاز به تحلیل و بررسی بیشتری دارد.

۴٫ سه هفته است که طبق برنامه‌ای که متخصص تغذیه برایم نوشته غذا می‌خورم. یک رژیم غذایی که از شیرمرغ تا جون آدمیزاد در این لیست وجود دارد. همه چیز هست اما بسیار کم ؛ مثلا عسل را به صورت یک نقطۀ کوچک روی نان می‌ریزم. این روزها در این دورۀ بیست ویک روزه عادت کم‌خوردن و درست‌خوردن را تمرین می‌کنم. امیدوارم بتوانم از عهده‌اش برآیم.

۵٫ برای اغلب افراد پیدا کردن یک ایده برای نوشتن سخت است، من قبلا ایده‌هایی برای نوشتن منتشر کرده‌ام. بنظر من پیدا کردن ایده هیچ‌وقت آسان نمی‌شود. اگر از من بخواهند دربارۀ لیوان چای مقابلم هزار کلمه بنویسم، ابتدا خوشحال می‌شوم.بنظر موضوع ساده‌ای می‌آید، اما همین که شروع به نوشتن می‌کنم، واژه‌ها بنظرم بی‌کیفیت و سطحی می‌آیند. هنر محتوانویس این است که از یک موضوع ساده محتوایی ناب و اثربخش خلق کند. آسان نیست، گاهی مغزم یاری‌ام نمی‌کند. یک جایی کم می‌آورم؛ اما من با خود عهدی بسته‌ام، می‌گویم: «محال است کاری باشد، که نتوانم از عهدۀ آن برآیم.» شاید برای برخی کارها نیاز به زمان بیشتری برای یادگیری و انجام دادن، داشته باشم؛ اما اینطور نیست که اصلا نتوانم.

۶٫ امروز به طرز عجیبی احساس خوشحالی می‌کنم. راستش اتفاق خاصی نیفتاده است. هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است.اما من بی‌دلیل خوشحالم.

۷٫ یکی از نگرانی‌های من در مسیر محتوا اینست که روزهایم شبیه هم باشند. اینکه زندگی روی یک خط مستقیم پیش رود، چالشی مقابلم نباشد، چیزی ذهنم را درگیر نکند، محتوا پویایی می‌طلبد.

۸٫ من در کار محتوا عشق را از جنبه‌های مختلف حس و درک می‌کنم. عشق تنها موهبتی است که باعث می‌شود آدمها بزرگ شوند.

۹٫ یک محتوانویسِ فعال هیچوقت دچار روزمرگی نمی‌شود. روزمرگی هم بهانۀ خوبی برای نوشتن است.

۱۰٫ محتوا نقطۀ شروع دارد، اما نمی‌توان نقطۀ پایانی برای آن تصور کرد. محتوا و رشد در هم گره خورده‌اند. رشد نقطۀ پایانی ندارد، محتوا هم.

 

مطالب بیشتر:

وقتی بی‌انگیزه می‌شوم

وقتی هر روز محتوای تازه‌ای تولید میکنی 

او بدون مرز می‌اندیشد.