جملهای است از وین دایر که گفته:
کوشش وتلاش،تنها پادزهر افسردگی،اضطراب،فشارهای عصبی،وحشت،نگرانی، احساس گناه و البته بی تحرکیست.
من هیچوقت رابطهی خوبی با قوانین و چارچوبها نداشتهام.دلم میخواهد کارهایم را هروقت که میلم بِکشد انجام دهد. مدتی طولانی (حدودهشت ماه) صبح زود بیدار میشدم تا بنویسم. نوشتن در ابتدای صبح که بقیه خواب هستند و سروصدایی نیست تا دچار حواسپرتی شوم ،تصمیم خوبی بود. این قانون را خودم گذاشتم ،هنوز به آن پایبند هستم و البته روزهایی هم هست که به قوانین عمل نمیکنم و کمی دیرتر بیدار میشوم.
وقتی برای خودت قانون بگذاری و به انجام کار متعهد باشی و با عشق پیش بروی ،اگر یک روز قانون را زیر پا بگذاری احساس بدی داری. من روزهایی که زیاد مینویسم و زیاد میخوانم سرحال و شادابم.
و روزهایی که کم مینویسم یا سایت رابه روز نمیکنم،حس میکنم روزم را هدر دادهام و چیز زیادی به من اضافه نشده. نوشتن روزانه و منظم به توسعهی فردی من کمک میکند.
کوشش و تلاشی که دراین راه انجام میدهم بسیاری از تنشهاو نگرانیها را از من دور میکند. احساس میکنم روزهایی که زیاد مینویسم روحم جلا مییابد؛ برای همین است که پشتکار و مداومت را انتخاب کردهام.
داوود ملکی می گوید:
وقتی امروز را قربانی میکنی،آینده را میکشی.
آینده برای من روشن است. من با سماجت و پشتکار آیندهام را شکل میهم. فکر میکنم همهی افراد به وجود عشق در کارشان نیاز دارند .آنجا که عشق باشد غیر ممکنها نیز ممکن میشوند. عشق باطراوت ،با انگیزه وپویاست و با بیتحرکی و ایستایی سازگار نیست.
هرجا عشق بزرگی هست،معجزات بزرگی اتفاق میافتد. -ویلاکارتر-
مطالب بیشتر:
ثبت ديدگاه