امشب با سعید قائدی یک لایو نیم‌ساعته در اینستاگرام درباره تجربیات‌مان از تولید محتوا داشتیم. اجرای لایو تجربۀ خوبی بود،انرژی فوق‌العاده‌ای گرفتم. من از تجربیاتم در کار تولید محتوا و از تداوم و سماجتم در این مسیر گفتم. چیزی که مرا به ادامه دادن ترغیب می‌کرد چرایی محتوا بود که برای خودم مشخص بود.

من مسیرهای متفاوتی را پیش از محتوا آزموده بودم؛ تجربۀ کارها و مهارتهای مختلفی را داشتم اما هیچ کدام از آنها به مدت طولانی انگیزه و انرژی خوب و ماندگاری در من ایجاد نمی‌کرد. آن روزها دلیلش را نمیدانستم اما حالا میدانم، چرا هیچکدام از آن کارها روح مرا به وجد نمی‌آورد؟ من از دل آن کارها به دنبال تغییر و رشد بودم، اما به اندازۀ کافی شناخت دقیقی از خود و روحیاتم نداشتم؛ برای همین بود که همواره خلائی در خود احساس می‌کردم.

پس از آشنایی با محتوا و انتشار مطلب در سایت روند زندگی من تغییر کرد. من  از حرفهای استادم، شاهین کلانتری آنچه را که نیاز داشتم، می‌گرفتم. به حواشی توجه نداشتم و وقتی سعید قائدی به ظاهر سایت من که شکلی ابتدایی و بسیار معمولی داشت اشاره کرد، عکس‌العملی جز خنده نداشتم.

برای من ظاهر سایت مهم نبود، من می‌نوشتم و منتشر می‌کردم. دلم نمی‌خواست به هر نقدی توجه کنم. اگر نقدی می‌شنیدم، ممکن بود دست از کار بکشم. آن روزها من نوشته‌های خامی درسایتم می‌گذاشتم و کافی بود یکنفر از یکی از کارهایم انتقاد کند، نمیدانم، شاید مأیوس می‌شدم، البته پس از چاپ کتابم چندباری داستانهایم نقد شدند، اما سعی کردم، گوشهایم را ببندم و به کارم ادامه دهم، و آن نقد را آویزۀ گوشم کنم و پی‌گیری کنم تا جایی که کارم را توسعه دهم.

من آدم پی‌گیری هستم، اگر بدانم کاری را باید انجام دهم و آن کار نتایج عالی و دستاوردهای درخشانی برایم خواهد داشت حتما پیگیری می‌کنم. همه چیز بستگی به اولویت‌های ما دارد.

شاید ماهها قبل شنیدن انتقاد برایم سخت بود اما این روزها یادگرفته‌ام اگر می‌خواهم در عرصۀ محتوا خوب پیش بروم و ماندگار شوم باید از نقدها مهمترین درس را بیرون بکشم، حتی اگر نقدی هدفش تخریب من باشد، باز هم برای من سازنده است، زیرا می‌فهمم آنقدر توانمند هستم که کسی قصد تخریب مرا دارد. در اینجا من به توانمندی خویش پی‌می‌برم و همین آگاهی به اعتماد بنفس من کمک میکند و مرا به ادامۀ مسیرم ترغیب می‌کند.

من دریافته‌ام اگر کاری را با عشق و انگیزه ادامه ‌دهی و از آن کار خسته و دلزده نشوی، درواقع روح و جسمت در سازگاری کامل قرار دارند؛ اینکار برایت شادی و آرامش به همراه می‌آورد؛ سپس تو ترغیب می‌شوی که در کارت رشد کنی و توسعه یابی. موفقیت از اینجا آغاز می‌شود، وقتی تجربیاتت را بیان می‌کنی و حرفها و کارهای تو بهانه و انگیزه‌ای برای حرکت دیگران می‌شود.

از این نقطه به بعد استراحت و توقف معنا ندارد؛ حتی روزهایی که احساس می‌کنی نیاز به استراحت داری باز هم ذهنت در پی سوژه‌‌ای برای تولید محتوا است. ذهن در روزهای استراحت هم می‌گردد تا ایده‌ای بیابد تا پس از استراحت محتوایی ارزشمند خلق کند.

ذهن یک محتواگر خواه ناخواه به سمت خلاقیت کشیده می‌شود؛ او خلاقیت را در لایه به لایۀ زندگی‌اش می‌آورد و روحِ سبز خلاقیت به محتوا جان تازه می‌دهد.

 

مطالب بیشتر:

وقتی هر روز محتوای تازه‌ای تولید میکنی 

خلاقیت و ایده پردازی 

درباره محتوا زیاد نوشته‌ام …