پناهگاه یک نویسنده
پناهگاه یک نویسنده| bitakeyhani.com

در این روزهای پُرشتاب چه چیزی به جز نوشتن می تواند پناهگاه یک نویسنده باشد.

من با نوشتن هر روز نقطه ای روشن را در وجودم کشف می کنم !

گاهی که چندین صفحه پَرت و پلا می نویسم وایدۀ جدیدی پیدا نمی کنم نگران می شوم .

تنها نگرانی من اینست که یک روز نتوانم بنویسم!

وقتی که مطلبی را می نویسم و منتشر می کنم احساس می کنم بار سنگینی از روی شانه هایم

برداشته می شود.

گاهی که حس می کنم خلاقیتم کور شده است به موسیقی مورد علاقه ام گوش می دهم

ایده هایی که در میان نُت های موسیقی پنهان شده اند،کم کم آشکار می شوندو من بی درنگ

یادداشت شان می کنم تا از سرم نپرند!

گاهی چندین ایده برای نوشتن دارم امانمی دانم کدام را بنویسم و کمی در انتخاب شان تردید دارم.

اما در نهایت یکی را انتخاب می کنم زیرا با خود عهد کرده ام تنبلی را کنار بذارم و هر روز سایت را

به روز کنم.

وقتی فعالیتی را هر روز تکرار می کنید،

بتدریج نقاط درخشان و بکری در خودتان کشف می کنید.

تکرار عادتهای موثر و مثبت مهم ترین عامل توسعۀ فردی است.

اشتیاق وصف ناپذیری در من است تا بنویسم و بخوانم .

امروز از آن روزهایی بود که چندین ساعت را به خواندن مشغول بودم. روح من با کلمات آمیخته شده است.

واژه ها تنها همدم من هستند.واژه ها را که از نویسنده بگیری ؛

انگار، آفتاب و آب را از گیاه گرفته ای پژمرده می شود و از بین می رود.

گاهی فکر می کنم نوشتن سعادت بزرگی ست که نصیب من شده است.

از خود می پرسم، اگر واژه ها وجود نداشتند پناهگاه من کجا بود؟!

 

مطالب بیشتر:  

مایۀ کار نویسنده

نوشتن اجبار نیست یک انتخاب عاشقانه است

گزیده ای از یادداشت های روزانه ام

استفاده از حواس پنجگانه در نوشتن