در حال چرخیدن در اینستاگرام بود که چشمش افتاد به یک عکس نوشته؛

نشانه‌های عاشقی چیست؟

ده جمله‌ی کوتاه در آن عکس نوشته بود که ظاهرا نشان می‌داد افراد عاشق آن نشانه‌ها را دارند. از آن ده جمله اقل کم هفت موردش جفنگ بودند.

پوزخندی زد و کامنت‌ها را باز کرد.با خود فکر کرد بدنیست کمی بخندم. اولین کامنتی که توجه‌اش را جلب کرد این بود:

هیچ عشقی وجود ندارد.خودتان را گول نزنید!

چند نفری نظر داده بودند.

بعضی‌ها عقیده داشتند این نظریه منفی و بدبینانه است و عده‌ای آن را تایید کرده بودند.

او با دیدن این کامنت‌ها با خود فکر کرد، چه می‌شود که یک نفر بزرگترین و قوی‌ترین احساسی را که در وجودش است انکار می‌کند و به دیگران تاکید می‌کند ،خودتان راگول نزنید؟!

ریشه‌ی انکار کجاست؟ چرا یک نفر عشق را انکار می‌کند؟

کمی فکر کرد و به این نتیجه رسید، ریشه‌ی انکار در رنج است. وقتی یکنفر در یک رابطه رنج زیادی را تحمل می‌کند و به چیزی که خواهان آن‌ است نمی‌رسد ،دست به انکار می‌زند.

اما، آیا با انکار همه چیز درست می‌شود؟ وقتی ما عشق را انکار می‌کنیم ،می‌خواهیم درد و غمی را که در وجودمان هست انکار کنیم. ما عشق را انکار می‌کنیم تا فردی که به خاطر او رنج کشیده‌ایم را انکار کنیم. با انکار بر روی رنج خود و آن شخص پرده‌ای می‌کشیم تا همه چیز را پنهان کنیم.تصورمی‌کنیم رنج که پنهان شود زخمِ قلب‌مان التیام می‌یابد، ما عشق و رنج را انکار می‌کنیم تا حال‌مان خوب شود،اما نمی‌شود!

او دوباره با خود فکر کرد،چگونه می‌شود از این وضعیت رها شد؟ رنج‌ پایه و اساس تغییر است. کسی که درد را تجربه می‌کند به هر شکلی می‌خواهد از آن وضعیت رها شود ،رهایی به سادگی امکان‌پذیر نیست،پس باید کاری کرد.انکار بدترین واکنش است .تنها واکنشی که ما را به سوی تغییر و رشد و رهایی هدایت می‌کند،پذیرش است.

 

او زیر لب زمزمه کرد:ما باید بپذیریم که شکست خورده‌ایم،بپذیریم که اغلب افراد در زندگی بارها و بارها شکست می‌خورند،اما چیزی که افراد را از هم متمایز می‌کند پذیرفتن و رد شدن از شکست‌هاست.

وقتی رنج و شکست را می‌پذیریم یعنی به اندازه‌ی کافی بزرگ هستیم تا مسائل‌مان را حل کنیم. یعنی قلب ما و وجود ما شکست و درد را درخود جای می‌دهد ،هضمش می‌کند و تلاش می‌کند گامی به سوی رشد بردارد.مشکلات نیامده‌اند که ماندگار شوند،آمده‌اند تا حل شوند. آمده‌اند تا به ما نشان دهند چقدر توانا و قوی هستیم.

قدم گذاشتن در مسیر رشد به ما احساس رهایی می‌دهد.شور زندگی در قلب و روح جاری می‌شود و بار دیگر عشق پا به عرصه‌ی وجود مان می‌گذارد.

 

مطالب بیشتر:

درد هدف مشخصی دارد 

مدل فکری شما چیست؟(ایستا یا رشد) |کلمه ی سال من 

کمال گرایی در روابط