خاطرهنگاری| هر کسی داستانی دارد.
دوشنبه، بیست و هفت اردیبهشت ساعت یک ربع مانده به [...]
دوشنبه، بیست و هفت اردیبهشت ساعت یک ربع مانده به [...]
روی مبل راحتی لم دادهام و به دستهای قوی همسرم [...]
سرشبی به زندگی فکر میکردم، به این روزها که هر [...]
همهی ما در زندگی برای خود قوانینی داریم. قوانینی که [...]
امروز به کلمهی قدرت فکر میکردم. از آنجایی که ذهن [...]
مدتهاست که میخواهم لیستی از اشتباهاتم بنویسم. گاهی به اشتباهاتم [...]
من برنامهی نوشتن شبانه در وبلاگم را جزء وظایفم میدانم. [...]
باربارا دی آنجلیس گفته: وقتی کسی مرا ناراحت میکند یا [...]
در خانهی جدیدمان پنجرهها رو به خیاباناند. خیابانی عریض مقابلمان [...]
هر تکهای از پازلِ زندگی ایدهای است برای تولیدمحتوا. این [...]