یکی دو سال پیش در یادداشتی برای خودم نوشتم: ما به اندازهای که به دیگران ارزش میبخشیم، ارزشمند میشویم.
این بستگی دارد که ما چه چیزی را ارزش بدانیم و چه چیزهایی برایمان مهم باشند.
اولین بار که در اینستاگرام به محمدحسن شهسواری پیام دادم، فکر نمیکردم پاسخی بگیرم، اما گرفتم. در تصورات من محال بود نویسندهای با بیش از یازدههزار فالور به دیراکتش جواب دهد. اما جواب داد.
وقتی پیجش را فالو کردم و پستهای جالب و خواندنیاش را استوری کردم و او را تگ کردم، فکر نمیکردم جوابی بگیرم اما گرفتم.
محمدحسن شهسواری با فروتنی و احترام پاسخم را میداد و تشکر میکرد. سادگی و بیریاییاش مرا جذب میکرد. در نوشتهها و چهرهاش و در چشمانش میتوان لطافت ومهربانی را دید.
بنظر من آدمهای بزرگ اتفاقی و شانسی بزرگ نمیشوند، آنها برای بزرگ شدن وقت، انرژی، اندیشه و تمام آنچه دارند را هزینه میکنند. آنها ارزش را به مخاطب هدیه میدهند و خودشان ارزشمند میشوند. پاسخی هر چند کوتاه به مخاطب برایشان باارزشتر از اسم و عنوان و تعداد فالور و تعداد تیراژ کتابهایشان است.
در مقابل افرادی هم هستند که با انتشار چند مطلب در سایت شخصیشان گمان میکنند آسمان تَرَک برداشته و آنها افتادهاند پایین!
هر کسی میتواند هر جور که دوست دارد زندگی کند، ارزش بیافریند و وقتش را صرف اولویتهایش کند. نمیتوان برای همه یک نسخه پیچید. اما این را خوب میدانم، برای یک نویسنده مثل شهسواری ایجاد روابط موثر به اندازه قدرت قلمش مهم است. چیزی که یک نویسنده را از دیگران متمایز میکند، میزان ارزش و احترامی است که به دیگران میگذارد. تاثیر گذاری از همین نقطه آغاز میشود.
درخت هر چه پربارتر افتاده تر. چنین نویسنده هایی با قلم شان، نوشته هایشان و کلام شان ، عشق شان را بی ریا می بخشند، نثار می کنند و البته دو صد چندان انرژی مثبت به خودشان برمی گردد. رمز موفقیت شان همین است. عشق بدون چشمداشت بدور از هرگونه کبر و خودبزرگ بینی