یادداشت های روزانه
دور نیست، باید رفت.
از تلخی به شیرینی و از شیرینی به تلخی، زندگی [...]
خرداد ۱۴۰۳
چرا اینجاییم؟!
فکر کنم موندن زیاد در رنج برای ما اینقدر عادی [...]
از سرگردانی تا سرگردانی
ویدیویی از صحبت‌های مجتبی شکوری در آپارات دیدم با عنوان: [...]
همه چیز در حال تغییر است.
این روزها به کُندی سپری می‌شوند. اندوه هر روز صبح [...]
اردیبهشت ۱۴۰۳
روز نگار | آگاهی در ازای از دست دادن به دست می‌آید.
۱. زندگی صحنه‌‌ی وسیعی برای مشاهده و آموختن است. ۲. [...]
روزهای پیش رو…
صبح نشسته‌ام روی تخت و به دیوار پشت سرم تکیه [...]
رشد با چاشنی اندوه همراه است.
صادقانه بگویم؛ چند سال پیش وقتی قدم در مسیر رشدفردی [...]
ایده‌های نوشتن از کجا می‌آیند؟
ایده‌های نوشتن‌ات از کجا می‌آیند؟ این سوال را هر از [...]
فروردین ۱۴۰۳
انگاره‌ها ( منِ نو)
۱. این پیام طبیعت است به ما: سال نو، افکار [...]
اسفند ۱۴۰۲
انگاره‌ها ( بسپرش به من!)
به روشنی دریافته‌ام وقتی شروع می‌کنی به کارکردن روی خودت، [...]