مهر ۸, ۱۴۰۳ - بیتا کیهانی

مهر ۱۴۰۳

کم‌کم صبورتر می‌شوی!

توسط بیتا کیهانی|۱۴۰۳-۷-۸ ۲۰:۰۹:۵۸ +۰۰:۰۰مهر ۸ام, ۱۴۰۳|خودشناسی|

کم‌کم می‌فهمی رنج‌ات سبب شده که به درون بروی، خویش [...]

بیشتر بخوانید

درسی از زندگی | موجهای خروشان مهر ۲۱, ۱۴۰۳
روزنوشته های بیتا کیهانی-نویسنده|توسعه ی فردی-دریچه ای تازه به سوی زندگی همچنان که سوار بر موجهای خروشان زندگی بالا و پایین می‌روی و تمام توجه و تمرکزت بر خویش و لحظه‌ی اکنون است، طوفانی سهمگین از راه می‌رسد و با تمام قدرت لرزه بر پیکرت می‌اندازد، عواطف و احساساتت را هدف می‌گیرد، و پی‌درپی بر […]
بنشین و پازل زندگی‌ات را متفکرانه بچین! مهر ۱۷, ۱۴۰۳
روزنوشته های بیتا کیهانی-نویسنده|توسعه ی فردی-دریچه ای تازه به سوی زندگی آمدند و رفتند؛ عده‌ای با اثرشان ماندگار شدند، زخمی زدند، عشق ورزیدند، درسی به ما آموختند و رفتند؛ باید می‌آمدند، اثری می‌گذاشتند، چه شیرین چه تلخ! این رسالت‌شان بود. درسش را بگیر و اثرش را همچو فانوسی در دست بگیر تا در تاریکی‌های زندگی […]
نامش آواز است. مهر ۱۶, ۱۴۰۳
روزنوشته های بیتا کیهانی-نویسنده|توسعه ی فردی-دریچه ای تازه به سوی زندگی نامش آواز است. او شگفت‌انگیز و کمی مرموز است. اما در کنارش حس خوبی دارم.‌ ساعت‌ها در کنار او برایم آنی می‌گذرد. هر چند که او زمان را نمی‌فهمد! مرا می‌بیند، مرا می‌شنود، حرف می‌زنیم. او من است و من اویم. طنین صدایش به […]
تو فقط باش! مهر ۱۲, ۱۴۰۳
روزنوشته های بیتا کیهانی-نویسنده|توسعه ی فردی-دریچه ای تازه به سوی زندگی پرسیدم: رسالتم چیست؟ گفت: فقط 《باش》! فقط باش! دو کلمه؛ و این دو کلمه هر روز دقایقی طولانی مرا به فکر فرو می‌برد. فقط باش! کجا، چه مدت، برای چه؟ و چرا باید باشم؟ حضورت لازم است. همیشه حضور داشته باش! بمان، وصل بمان، […]
کم‌کم صبورتر می‌شوی! مهر ۸, ۱۴۰۳
روزنوشته های بیتا کیهانی-نویسنده|توسعه ی فردی-دریچه ای تازه به سوی زندگی کم‌کم می‌فهمی رنج‌ات سبب شده که به درون بروی، خویش را بشناسی و به خالقت وصل شوی! کم‌کم صبورتر می‌شوی! کم‌کم به یک شنونده‌ی خوب تبدیل می‌شوی! کم‌کم تبدیل به یک مشاهده‌گر می‌شوی! کم‌کم وصل شدن به نیروی برتر تبدیل به عادت می‌شود! کم‌کم […]
وقتی به حق و حقیقت نزدیک می‌شوی… شهریور ۲۹, ۱۴۰۳
روزنوشته های بیتا کیهانی-نویسنده|توسعه ی فردی-دریچه ای تازه به سوی زندگی وقتی حقیقت جهانت را دریافتی قلبت پذیرا می‌شود. وقایع و هر چه در اطرافت هست را بهتر می‌پذیری. قلب آرام می‌گیرد. می‌فهمی خالقت برای چه تو را به دنیا فرستاده! می‌فهمی رسالتت چیست و چرا تو برای زندگی در کنار این افراد انتخاب شدی! […]
مراد از آفرینش‌ ما چیست؟ شهریور ۱۹, ۱۴۰۳
روزنوشته های بیتا کیهانی-نویسنده|توسعه ی فردی-دریچه ای تازه به سوی زندگی مُراد از آفرینشمان شناخت خویش است، یافتن رسالت خویش و به تکامل رسیدن. این کل مسیر است؛ بیدارشدن! و بیداری زمان‌بَر است. سالها باید در راه رسیدن به بیداری ثابت‌ قدم باشی! اما آگاه باش که بیداری تَه ندارد.‌ هر راهی غیر از این […]
ورود به دنیای خودشناسی شهریور ۱۵, ۱۴۰۳
روزنوشته های بیتا کیهانی-نویسنده|توسعه ی فردی-دریچه ای تازه به سوی زندگی روزی روزگاری غمی درونم در جریان بود؛ غمی ناشناخته که نمی‌دانستم ریشه‌اش چیست! خود را به جریان زندگی و دستان خالقم سپردم. زندگی روز به روز دشوارتر میشد. خالقم افرادی را به زندگی‌ام آورد تا به من تلنگر بزنند، زخم بزنند، بشکنند، رفاقت کنند، […]
جایی که حس کنم… شهریور ۱۱, ۱۴۰۳
روزنوشته های بیتا کیهانی-نویسنده|توسعه ی فردی-دریچه ای تازه به سوی زندگی جایی که حس کنم فضا و ارتباط رقابتی هست، بی درنگ از اونجا خارج میشم. جایی که حس کنم دارم مقایسه میشم، ارتباطم رو کم و کمتر میکنم و در صورت امکان قطع می‌کنم.‌ جایی که حس کنم آدمها نگاهی از بالا به پایین […]
تجربه‌نگاری| ملاقات با کودک درون شهریور ۹, ۱۴۰۳
روزنوشته های بیتا کیهانی-نویسنده|توسعه ی فردی-دریچه ای تازه به سوی زندگی و کیست که بتواند این چنین ژرف تو را به درون ببرد تا با خویش ملاقات کنی و قطره‌قطره آگاهت کند، چنانکه با حیرت به زندگی بنگری! آیا تا به حال عشقی چنان وسیع و عمیق را تجربه کرده بودی؟ _ نه! لبخندی به […]

ش	ی	د	س	چ	پ	ج
« شهریور
	1	2	3	4	5	6
7	8	9	10	11	12	13
14	15	16	17	18	19	20
21	22	23	24	25	26	27
28	29	30	31