مرد میگوید: از خدا قدرت خواستم و او سختیهایی جلوی راهم گذاشت.
از خدا خردمندی خواستم و او مشکلاتی خلق کرد تا حلشان کنم.
میخواستم شجاع باشم و خدا مرا با خطراتی مواجه کرد.
از خدا عشق خواستم و او افرادی سر راهم گذاشت تا به آنها کمک کنم.
دعاهای من اجابت شد.
از نظر عدهای این حرفها قشنگاند اما پوشالی! و برای خود دلایلی دارند.
به نظرم جملات بالا که در بارهی قدرت، خرد، شجاعت و عشق گفته شده نیاز به درک عمیقتری دارند که هر کسی قادر به تشخیص و درک آنها نیست.
وقتی این ریلز را در اینستاگرام استوری کردم، یکنفر نوشت: مردم با این حرفهای قشنگ گول نمیخورند!
اتفاقن این حرفها قشنگ نبودند، در کلام آن مرد رنجی بود که هر کسی قادر به دیدن و فهمیدن آن نبود و نیست. رنج خودشناسی!
تنها کسانی عمیقن درک میکنند که در آزمون قدرت، خرد، شجاعت و عشق شرکت کرده باشند.
معمولن برای کسانی که بدون اندکی تفکر کلمات را پشت سر هم قطار میکنند، پاسخی ندارم.
این روزها به طرز معجزهآسایی هیچ پاسخی برای کسی ندارم. کاملن خالیام. میبینم، میشنوم و رد میشوم و در هیاهو و بحث و نظر دادنها تماشاگر میمانم.
اگر نظری باشد چه موافق، چه مخالف اینجا مینویسم. چه قدر خوب است که این وبسایت را دارم.
ثبت ديدگاه