همه‌ی ما در زندگی برای خود قوانینی داریم. قوانینی که سعی می‌کنیم در لابه‌لای عادتها و کارهایمان بگنجانیم تا به نتیجه‌ی مطلوبی برسیم.

این جمله را بارها به شکلهای مختلف نوشته‌ام؛ تولید محتوا هرگز آسان نمی‌شود. به جرئت می‌توانم بگویم که محتوا با مهارتهای دیگر تفاوت بزرگی دارد. هر مهارتی با تکرار و تمرین آسان می‌شود و محتوا با کار زیاد دشوار می‌شود.

شاید یکی از دلایلش این باشد که تمرین و تکرار باعث کسب تجربه‌ می‌شود و همین مسئله ما را نسبت به خودمان سخت‌گیرتر می‌کند و باعث می‌شود در کارهایمان مو را از ماست بکشیم.

در اینجا ذهن ما فعال‌تر شده و به دنبال راههای مختلفی برای یافتن ایده‌های بهتر و اشتباه کمتر می‌‌گردد. البته که اشتباهات به تجربیات ما اضافه می‌کنند. ما از اشتباهات ترسی نداریم و می‌دانیم که از دلِ اشتباهات کلی ایده می‌توان بیرون کشید.

بنظر من محتوا با سرسختی رابطه‌ی مستقیمی دارد. اگر بخواهم دقیق بگویم؛

محتوا+سرسختی=خلاقیت

در ابتدای راه تولید محتوا این سوال ذهن را درگیر می‌کند، درباره چه چیزی محتوا تولید کنم ؟

به‌نظر من بهتر است درباره‌ی چیزی محتوا تولید کنیم که در آن ضعف داریم. وقتی بدانیم و بپذیریم که چه جاهایی ضعف داریم به دنبال پرسش و راه حل می‌گردیم، جستجو می‌کنیم ، مطالعه می‌کنیم ، یادمی‌گیریم ، تمرین و تکرار می‌کنیم و همه‌ی مراحل را به شکل گزارشی از کارها و تحقیقات ثبت می‌کنیم و به این شکل محتوا تولید می‌کنیم. ما آموخته‌های خود را به شکل مکتوب در می‌آوریم و بر ضعف‌مان غلبه می‌کنیم.

وقتی ضعف‌ها را یکی‌یکی شناسایی کرده و بر آنها غلبه می‌کنیم اعتماد‌بنفس ما افزایش یافته و چون نتیجه‌ی مطلوبی گرفته‌ایم با سخت‌کوشی ادامه می‌دهیم. این‌کار باعث پیگیری‌های بیشتر ما می‌شود و نتایج درخشان ما را شگفت‌زده می‌کند‌. تداوم و سرسختی در تولید محتوا بتدریج به خلاقیت می‌انجامد.

ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که تمرکز بر یک مسئله برایمان دشوار شده است. کپی‌کردن، فکرنکردن ، دنباله‌رو دیگران‌شدن و مانند بقیه عمل‌کردن در زندگی ما رواج دارد.

چیزی که ما را متمایز می‌کند سرسختی و مداومت است. تمرکز بر روی یک موضوع و تحقیق و مطالعه درباره آن به متمایز شدن ما کمک می‌کند.

وقتی متمایز شویم دید ما وسیع‌تر می‌شود. مانند بقیه فکر نمی‌کنیم، تصمیمات ما تفاوت عمده‌ای با اغلب افراد دارد؛ زیرا خلاقیت به زندگی ما قدم گذاشته است.