انضباط فردی یک ویژگی قابل بهبود محسوب میشود و بخش قابل توجهی از آن، آموختنی است در اینجا انضباط فردی به اراده در هدفگذاری و پیگیری عملی اهداف و تصمیمها اطلاق میشود، نه مباحثی مانند مرتب بودن کمد لباسمان یا چیدمان میزکارمان.
ال تامسک یکی از بهترین بازاریابهای جهان میگوید:
« موفقیت،تعداد دفعاتی است که منضبط هستید.»
انضباط فردی از بحث مدیریت زمان جدا و مستقل نیست، چرا که اگر کمی دقیق و منصفانه به برنامهی زندگی خود نگاه کنیم، میبینم که نداشتن انضباط فردی بیش از هر عامل دیگری زمان ما را میخورد و میسوزاند.
کاپکامایر _محقق در حوزۀ موفقیت_ بیش از پنجاه سال از عمرش را صرف مطالعۀ موفقیت کرده و هزار اصل اساسی برای موفقیت یافته است. او مهمترین رمز موفقیت را انضباط فردی میداند.
در ادامه انضباط فردی را بیشتر مورد بررسی قرار میدهیم با من همراه باشید:
.انضباط فردی چیست و چرا مهم است؟
. نُه اصل انضباط فردی
.چگونه انضباط فردی مرا به اهدافم میرساند
.انضباط فردی چه فایدههایی دارد؟
.یک تجربۀ شخصی
.ویژگیهای آدمهای سرسخت
.انضباط فردی و رسیدن به بهرهوری
انضباط فردی چیست و چرا مهم است؟
انضباط فردی همان کنترل فرد روی خودش است. مردم میخواهند موفق و ثروتمند باشند.در زمان حال خیلی چیزها را قربانی کنند،صبحهای زود از خواب بیدار شوند،سخت کار کنند و سرمایۀ اندک خود را در کاری سرمایه گذاری کنند،همهی این کارها به سختکوشی و نظم شخصی نیاز دارد.
انضباط فردی یعنی احترام به خود. هر چه بیشتر به خود احترام بگذارید و خود را بیشتر دوست داشته باشید، رفتار شما بهبود مییابد به مردم عکس العمل بهتری نشان میدهید و از درون شادتر خواهید بود.هر قدر منضبط تر باشید خود را مجبور به انجام کاری میکنید که میدانید باید انجام شود. هر قدر با وجود وسوسههای فراوان برای انجام کار مفرح و ساده خود را مجبور به انجام کارهای ضروری و مهم کنید، احساس بهتری نسبت به خود خواهید داشت.
تاجری به نام هربرت گری با تحقیق طولانی مدت توانست نقطهی مشترک انسانهای موفق را کشف کند.او گفت:«انسانهای موفق عادت میکنند کاری را انجام دهند که انسانهای ناموفق علاقهای به انجام آن ندارند»
در ادامه ۹ اصل انضباط فردی را بررسی میکنیم:
۱٫درست فکر کردن:درست فکر کردن همان کیفیت تصمیمات و انتخابهای ما در زندگیست. ما میتوانیم ساعاتی در روز برای تنهایی و فکر کردن داشته باشیم.با نوشتن تصمیمات و کارهایمان برای زندگی خود برنامهریزی کنیم و اگر لازم است از افراد متخصص مشورت بگیریم. به گفتۀ ادیسون:« فکر کردن سختترین انضباط در زندگی هر فرد است.»
۲٫برنامهریزی روزانه و نوشتن لیست اهداف: تمرکز و توجه برای پیشبرد اهداف ضروریاند. اهداف خود را بنویسید. اهداف را با ضمیر «من» بنویسید و جمله را طوری تمام کنید که نشان دهد به هدفتان رسیدهاید.
مثلا: من تا پایان امسال ……تومان درآمد دارم.
من تا شش ماه دیگر …..کیلو وزن دارم.
من به ….. میرسم.
من…… (اسمتان را درجای خالی بگذارید) یکی از ده نفراول در میان افراد متخصص در کارم هستم.
اسکات آدامز در کتابش، شکست بخورید وبرخیزید دربارۀ تاثیری میگوید که تکرار عبارات «تأکیدی» بر کارو زندگیاش داشت. وقتی یک ویراستار به او پیشنهاد نوشتن یک کتاب را میدهد، او میپذیرد و شروع به نوشتن میکند.او میگوید: در آن روزهایی که مشغول نوشتن کتاب بودم، زمانهایی که روی تردمیل میدویدم این جمله را بارها در ذهنم تکرار میکردم.« من، اسکات آدامز، تبدیل به یک نویسندۀ کتابهای پُرفروش خواهم شد.» او کتاب «اصل دیلبرت» را نوشت که طی چند هفته به صدر فهرست پُر فروشهای نیویورک تایمز رسید.
۳.مدیریت روزانه:چک لیست روزانه و نوشتن تمام کارهای روزانه در آن به بهرهوری و انضباط فردی شما کمک میکند.اگر در روز ۸ یا ۱۰ کار را باید انجام دهید، لیستتان را شب قبل بنویسید و روز بعد با نگاه کردن به چک لیست یکی یکی کارها را انجام داده و روی آن خط بکشید. این کار انرژی فوقالعادهای به شما میبخشد با هر خط زدن انگیزهای در شما به وجود میآید تا ادامه داده و روبه جلو حرکت کنید. برایان تریسی در کتابش انضباط فردی دربارهی اولویت بندی کارها میگوید،او کارها را در چند دسته الف،ب،پ،ج،چ،ح و…. دسته بندی کرده وکارهایی که اولویت مهمتری دارند وباید زود انجام شوند در دستهی الف و هر چه از اولویت کمتری برخوردار میشوند در دستههای بعدی قرار میگیرند.در آخر دستهای هم برای کارهایی است که هیچگاه نباید انجام شوند.
۴٫جرأت : جرأت همان عبور از ترسهای ماست. اینکه برای خود هیچ محدودیتی قائل نشویم و با شهامت پیش رویم.
۵٫عادات سلامتی: کلید سلامتی جسمی ایناست. کمتر بخورید و بیشتر ورزش کنید.
۶٫پسانداز و سرمایهگذاری: برایان تریسی در کتابش انضباط فردی میگوید: «میلیونرها اتومبیلی میخرند که دو سال از عمرش گذشته باشد.این اتومبیلها معمولا تا سه سال بعد گارانتی و خدمات پس از فروش دارند.مهمترین چیزی که پسانداز کردن به شما میدهد اول آزادی است. اگر شغلتان را دوست ندارید میتوانید استعفا دهید.و دوم اینکه به شما موقعیت میدهد؛ اگر موقعیت خاصی برای سرمایهگذاری پیش آمد میتوانید از آن استفاده کنید.»
۷٫سختکوشی: مالکوم گلدول میگوید: «افراد برتر فقط سختتر کار نمیکنند، حتی نسبت به بقیه هم بیشتر کار نمیکنند بلکه خیلیخیلی سختتر کار میکنند.»
۸٫یادگیری: برای کسب درآمد بیشتر باید دانش بیشتری داشته باشیم. درسمینارها و دورههای اموزشی شرکت کنید.از انسانهای خبره بیاموزید. یک فرد حرفهای و خبره میتواند در نصفروز بیشتر از یکسال مطالعۀشخصی بهشما یاد بدهد.
۹٫استمرار و پافشاری: از نظر برایان تریسی، بزرگترین امتحان یک انسانِ منضبط پافشاری روی اصول در شرایط نامساعد است.
او میگوید: هربار که خود را مجبور به کاری میکنید، خود را کنترل و رهبری میکنید. جلوی غریزۀ تنبلی خود را میگیرید .احساس قدرت بیشتری میکنید و حس میکنید میتوانید به راحتی کارها را انجام دهید.
اهمیتی ندارد چقدر به کارتان علاقه دارید. انجام کاری که حوصلۀ آنرا ندارید، رفتن به باشگاه وقتی حوصله ندارید، نشستن پای لپتاپ و کارکردن وقتی دیگران درحال تماشای تلویزیون هستند، اینها کارهاییست که شما را از متوسط بودن دور میکند. وجه اشتراک افراد موفق و ناموفق درایناست که هر دو از کارهایی که برای موفقشدن لازم است نفرت دارند و تفاوت آنها ایناست که موفقها بالاخره کار را انجام میدهند در حالی که ناموفقها مشغول خوشگذرانی و تماشای تلویزیون هستند. موفقها نسبت به اطرافیان خود با تمرکز بیشتر و درزمانفشرده کار میکنند.
چگونه انضباط فردی مرا به اهدافم میرساند؟(نوشتن چکلیست)
_سه هدف مهم زندگیتان را مشخص کنید. دقت کنید فقط سه هدف را باید انتخاب کنید نه بیشتر.
_یک یا دو رفتار کلیدی را تعیین کنید که مهمترینها برای رسیدن به اهدافتان هستند. تعیین کنید این رفتارهای کلیدی چه هستند و روی آنها تمرکز کنید، به طور مثال: من سه تا از اهدافی را که میخواهم تا آخر امسال به آنها دست یابم نوشتهام.سپس چکلیستی تهیه کرده و در آن تاریخ روزها را مشخص کرده و رفتارها و کارهای روزانهای که برای رسیدن به اهدافم انجام میدهم در آن چکلیست آوردهام. هر روز وقتی یکی از کارها را انجام میدهم روی آن خط میکشم. در پایان روز من چکلیستی پُر از ضربدر دارم. کارهایی که انجام شده حس درونی خوبی را در من ایجاد میکند.
_گام سومِ تحولعظیم ایناست که انجام روزانۀ فعالیتها خسته کننده و ملال آور است. ما در اینجا ممکن است از مسیر فعالیتها منحرف شویم و به سمت معمولی بودن برویم. نکتۀ مهم پیگیری و دنبالکردن رفتارهای کلیدی است. باید مدام آنها را بررسی کنیم. قسمت مشکلش اینجاست که باید این رفتارهایکلیدی را به مدت طولانی پیگیری کنیم. تنها دراینصورت به نتایج عالی میرسیم.
توماس جفرسون :« به شانس اعتقاد دارم زیرا هرچه سختتر کار میکنم،خوش شانستر خواهم بود.»
انضباط فردی چه فایدههایی دارد؟
۱.تضمین موفقیت: با پافشاری و ادامه دادن موفقیت تضمین میشود.
۲٫سریعتر و بهتر از دیگران کار را انجام دادن: با ایجاد انضباط فردی در زندگی، کاراتر خواهیدبود و مورد توجه افرادی قرار میگیرید که به شما کمک کرده و شما را جلو میبرند.
۳.درآمد بیشتر: انضباط فردی شما را به ارتقای شغلی و درآمد بیشتر میرساند.
۴.کنترل خود: بر روی خود و زندگیتان کنترل بیشتری دارید.به خود اعتماد میکنید و از پس هر کاری برمیآیید.
۵.انضباط فردی کلید اعتماد بنفس و احترام بهخود است: هر بار که خود رامجبور به انجام کار درست میکنید، خود را بیشتر دوست خواهید داشت و به خود افتخار خواهید کرد و تاثیر مثبتی روی شخصیت شما خواهد گذاشت.
این سخن از سعدی است:
« اوقات و ساعتها سرمایه عمر را تشکیل می دهند و با گذشتن این ساعتها از عمر انسان کاسته می شود تا سرانجام مرگ فرا رسد و دفتر زندگی را ببندد. چه خوب و لازم است که انسان از هر لحظه عمر بیشترین استفاده و بهره برداری را بنماید.»
یک تجربۀ شخصی
چند روزیاست که برای خودم لیستی از کارهای روزانه ایجاد کردهام.هرشب فهرستی از کارهای روز بعد را روی کاغذی نوشته وآنرا به دیوار میچسبانم. وقتی کارها را براساس لیستی که نوشتهام پیش میبرم، احساس بهتری دارم. بارها پیش آمده بود که باید یک تماس مهم با یک مرکز درمانی میگرفتم. اول صبح یادم بود اما، به دلیل اینکه آن تماس باید در ساعت مشخصی انجام میشد، در طول روز فراموش میکردم و بعد نزدیک عصر یادم میافتاد و زمانش گذشته بود. دو-سه مرتبه این اتفاق افتاد ولی از روزیکه نوشتن چکلیست را امتحان کردهام و لیست را جایی چسباندهام که جلوی چشمانم باشد دیگر چیزی را فراموش نمیکنم.
افرادی که انضباط فردی را وارد زندگیشان میکنند، دیگر به هیچ وجه از این ویژگی دست نمیکشند. آنها آدمهای سرسختی هستند.
ویژگیهای آدمهای سرسخت
آدمهای سرسخت چهار ویژگی دارند. علاقه، ظرفیتِ تمرین، هدفمندی وامید.
علاقه همان تلاشی است که در مسیریادگیری انجام می دهند.
ظرفیتِ تمرین همان مداومت یا به عبارتی سماجت در یادگیری است.
هدفمندی انگیزه ایست که ما را درراه خدمت به دیگران به جلو می راند.
و آخرین ویژگی افراد سرسخت امید است.
امید به روزهای بهتر و پشتکار در به ثمر رسیدن آنچه می خواهیم.
انضباط فردی و رسیدن به بهرهوری
شاید باخود بگویید، افراد موفق چگونه نظم فردی را در زندگیشان ایجاد میکنند و با توجه به حجم زیاد کار به همۀ کارها میرسند. همۀ ما مقدار مساوی از زمان را دراختیار داریم. دارن هاردی میگوید: «از گفتن گرفتارم بپرهیزید. گرفتار بودن شکلی از تنبلی است. این یعنی عدم کنترل خود.» وقتی ما از عبارت «گرفتارم» استفاده میکنیم از آن به عنوان نقابی برای فرار از کارها و اقدامات مهم استفاده میکنیم. گرفتار بودن یک پیامد خطرناک دارد که باعث میشود زندگی ما روی چرخۀ تکرار بیفتد .(دارن هاردی برای توصیفِ بیشترِ چرخۀ تکرار از اصطلاح چرخهمستر استفاده میکند.) هرچه بیشتر در این چرخه گرفتار شوید مجبورید سریعتر بدوید و اینکار فقط شما را خسته خواهد کرد.از تمجید گرفتار بودن دست بردارید. برای خود هدف تعیین کنید. در یکسال میخواهید چقدر درآمد داشته باشید؟ تعداد ساعاتی را که در یکسال کار میکنید محاسبه کنید. حالا میزان درآمدتان را در یکساعت ارزیابی کنید و مشخص کنید در روز چند ساعت باید کار کنید که به آن رقمی که مد نظرتان بود برسید. شما به زمان نیاز دارید. با ذخیرهکردنِ زمان میتوانید زمان مورد نیازتان را در اختیار داشته باشید. زمانهایی که در شبکههای اجتماعی صرف میشود و زمانهایی که در طول روز آنها را هدر میدهید شناسایی کنید و بنویسید. همۀ ما زمانهای هدر رفته در طول روز داریم. زمانهایی که صرف حرفزدنهای بیسروته تلفنی با دوستمان میشود زمانهایی که خود را سرگرم کارهای بیارزش میکنیم و وقتمان را به بطالت میگذرانیم.اگر میخواهیم به درآمدی که مدنظرمان هست برسیم باید زمانمان را فشردهکرده و با تمام توان روی کارمان تمرکزکنیم.
مطالب بیشتر:
چگونه زمانم را مدیریت کنم؟ مدیریت زمان و بهرهوری
اولویت ها و تاثیر آنها بر موفقیت
لیست آرزوها|مسیری ناهموار اما رشد دهنده
مطلبتون را خوندم خانم بیتا! خسته نباشید. مشخصه که وقت گذاشتید روش. گمونم اگر روی قسمت تجربه شخصیش بیشتر زوم میکردید جذابتر هم میشد.
ممنونم که خواندید.
مطلب از زوایای مختلف به بررسی عادت هایی که مسیر پیشرفت را هموار تر می کنند پرداخته و از نظر من نکات مثبت و خوبی بیان شده
اما موفقیت فقط زاده این قوانین نیست ، در پشت سر هر ستاره موفقی در هر زمینه شاید میلیون ها نفر باشند که در این مسیر تلاش کرده اند اما به جایگاه والایی نرسیده اند
چیزی که جایش در این مقاله خوب و زیبا خالی بود اشاره به این نکته است که برای موفقیت یک قید دیگر لازم است
عدم خرج کردن از عزت نفس یعنی این که:
کارهایی را که انجام می دهیم را به نتیجه کار گره نزنیم
با رعایت این قید کارهایی برای انجام دادن باقی می ماند که به انها علاقه یا اعتقاد داریم
حتی اگر به تعریف مرسوم از موفقیت نرسیم از عزت نفس خود خرج نکرده ایم و همیشه فرصتی برای رسیدن به اوج برایمان باقی می ماند
ممنونم به مورد خوبی اشاره کردید.
مقاله پرکشش و قابل تاملی بود ممنون
ممنونم که وقت گذاشتید و خواندید.
موضوع موفقیت، انضباط فردی و در کل حوزه های مطالعاتی مرتبط با رشد موضوعاتی هستند که انگار هیچوقت کهنه نمی شوند و همیشه مورد نیاز همه افراد هستند. با اینکه در این زمینه مطالعات زیادی داشتم این مقاله انگار یک هان پوینت خاص برام داشت. سر فصل هم خوب و منسجم بود. به نظرم کمی به سختی راه هم تمرکز می شد خوب بود. تازه کارها فکر می کنند که این اتفاقات در عرض یک شبه و به راحتی کلمات روی کاغذ اتفاق می افتد، اما در واقع اینها تمرینی برای تمام طول عمر است و صبوری زیاد می طلبد. وقتی این نکته به خواننده گوشزد می شود برنامه شخصی اش را متناسب با ظرفیت خودش تنظیم خواهد کرد. ممنون از نوشته خوبتون که برای من یک تلنگر داشت. موفق باشید.
ممنونم که وقت گذاشتید و خواندید. خانم بختیاری عزیز.