اگر نوشتن جزئی ثابت از زندگیات باشد احتمالا میتوانی حالات و روحیات مرا درک کنی. یک روزهایی هست که نمیدانی از چه بنویسی،ظرف تصورات و رویاهایت به تَه رسیده.چند صفحهای از کتابی را خواندهای اما نمیتوانی آنچه را که از کتاب دریافتهای در ذهنت نظم بدهی و دربارهی آن چند سطری بنویسی.
این روزها ما مجبوریم به خانه نشینی. کرونا خیال ندارد دست از سَر ما بردارد. سر شبی مطلبی میخواندم دربارهی تاب آوری؛ در حین خواندن احساس آرامش خاصی تمام وجودم را در بر گرفت.
چقدر به این واژهها نیاز داشتم! بعد با خودم فکر کردم همهی آدمها هر روز به واژههایی نیاز دارند تا آرام بگیرند تا حس امیدواری در آنها تقویت شود.
تاب آوری یعنی در برابر طوفانهای زندگی خم شوی اما نشکنی؛ و پس از طوفان قویتر و محکمتر ادامه دهی.فرد تاب آور دارای عزتنفس است.او میتواند در شرایط سخت و امکانات کم با اتکا بر تواناییهای خود به دستاوردهای قابل توجهی برسد. تاب آوری یعنی من توانمندم و هیچ چیز نمیتواند مرا از خواستهها و اهدافم دور کند. تاب آوری یعنی من ارزشمندم و برای خود احترام قائلم و به تواناییها و نقاط قوت و ضعف خود واقفم. من هشیار و آگاه هستم و با آگاهی کامل با افراد ارتباط برقرار کرده و حس همدلی و کمک کردن به دیگران در من قوی است.
حالا که در حال نوشتن این کلمات هستم تصور میکنم نوشتن نیز یکی از اشکال تاب آوری است. شاید نوشتن نام دیگر تاب آوری باشد!
مطالب بیشتر:
وبلاگ نویسی روزانه|رشد و توسعه فردی
پاداش یا تنبیه|انگیزهای برای ادامه دادن
هر چه بیشتر مینویسم،گرههای نوشتن باز میشوند.
بسیار عالی بیتا جان تاب آوری در زندگی بسیار شگفت است من کتابهای بسیاری در این خصوص ترجمه کرده ام و خیلی در زندگی به دردم خورده
موضوعش رو دوست دارم و دلم میخواد بیشتر درباره ش بخونم.
[…] نوشتن و تاب آوری […]