
واژگان تنها دارایی ما هستند. ما می نویسیم و با نوشتن دنیای زیبایی برای خود خلق می کنیم.
هرچه بیشتر بنویسیم، انتظار می رود نوشته هایمان قوی تر و موثرتر باشند.
واژگان می توانند قلب و روح آدمها را تسخیر کنند، ارزش بیافرینند،موجب نا امیدی
یا سرخوردگی شوند، انگیزه بخش باشند،نفرت بکارند یا عشق را در ما شکوفا کنند.
گاهی واژه ها یک خاطره، یک شخص یا یک تجربه را در ذهن ما تداعی می کنند.
هر واژه می تواند تلنگری برای شروع نوشتن باشد و آغازی برای قصه ساختن .
سفر: گاهی یک تجربه ی جدیداست، نگاهی تازه به مکانی که قبلا هم به آنجا رفته بودیم.
وقتی خوب دقت می کنیم ،چیزهایی می بینم که دفعات قبل توجه چندانی به آنها نداشتیم
یا اصلا آنها را ندیده بودیم ! بهترین راه برای اینکه بهتر و بیشتر با محیط اطرافمان ارتباط
برقرارکنیم دیدنِ دقیق ترِ محیط اطرافمان یا جاهایی ست که پیش تر هم به آنجا رفته بودیم.
قارچ: می گویم : قارچ مزه ی خوبی به این غذا می دهد. می گوید : اتفاقا قارچ هیچ مزه ی
خاصی ندارد! بودن یا نبودنش در این غذا فرقی نمی کند. اصرار نمی کنم و دفعه ی بعد
همان غذا را بدون قارچ درست می کنم . می گوید : یک جوری است ،انگار یک چیزیش کم
است. می گویم : بله، قارچ ندارد چون به نظر شما قارچ، بودن یا نبودنش در این خوراک
فرقی نمی کند. می گوید : آره راست میگی!
دلتنگی: سالها پیش در جایی خوانده بودم هر قدر سن آدم بالاتر می رود، به گذشته ی خود،
دوستان قدیمی ، اقوام ، شهرِ زادگاه و آنچه او را به گذشته اش پیوند می دهد ،دل بستگی
عمیق تری پیدا می کند. این جمله در ذهن من ماند چون هر از گاهی به آن فکر می کردم
نه کاملن قبولش داشتم و نه رد ش می کردم. این روزها به این جمله ایمان آوردم ، بسیار
دلتنگم…
مطالب بیشتر:
بازی با واژه ها خلاقیت و شگفتی
ثبت ديدگاه