
برخی کتابها این توانایی را دارند که زندگی مان را زیر و رو کنند و از ما فردی متمایز بسازند.آنها مسیری را پیش روی ما میگذراند که سخت ،طولانی و پر پیچ و خم است.
تغییر روحیات و تغییرات شیوه ی زندگی ماباعث سردرگمی ،نگرانی و گاهی خشم نزدیکان و اطرافیانمان میشود.ما در راه خود مصمم پیش می رویم و آنها را جا می گذاریم و مدتها بعد می بینیم که فرسنگ ها از آنها فاصله داریم.
آنها گمان می کنند ما گم شده ایم! و به حال ما افسوس میخورند.اما نمی دانند یا نمی خواهند بدانند که ماراه درست را یافته ایم و این،آغاز شناخت جهانی تازه است.من در این مسیر با جادوی نوشتن آشنا شدم.
“نوشتن “حاصل خواندن کتابهایی بوده است که زندگی ام را متحول کرده اند.
مطالب بیشتر:
بیتا جان من هم عاشق مطالعه ام . ولی در زمینه نوشتن هنوز به نظرم کافی نیستم.البته ترجمه می کنم ولی دوست داشتم نوشتنم روانتر و شیرین تر بود
سلام عفت عزیز . نوشتنِ روان با تمرین و مداومت به دست میآید .
مرسی بیتا جان