او می‌نویسد. او هر روز می‌نویسد؛ دیشب از همسرش پرسید: 《 به نظر تو توانمندی من چیست؟》

او به توانمندی‌های خود آگاه بود اما می‌خواست نظر دو سه نفر دیگر را درباره‌ی توانمندی‌های خود بداند.

همسرش به دو_سه مورد اشاره کرد. او با خود فکر کرد این توانمندی‌ها کجاها به کارم می‌آیند؟ چه کمکی می‌توانند به من بکنند؟ چه کمکی می‌توانند به دیگران بکنند؟ و دو صفحه درباره‌ی توانمندی‌های خود نوشت و سعی کرد توانمندی‌های خود را واکاوی کند.

عملگرایی، توانایی رهبری، پیشرو بودن، به سرانجام رساندن کارها، گوش دادن به حرف‌های دیگران و یاری‌کردن آنها از توانمندی‌های اوست. حالا فکر می‌کند هر کدام از اینها در کجا باید به کار گرفته شوند. او می‌نویسد. او هر روز می‌نویسد.

شاید ادامه داشته باشد…