گفت: میخواهم شروع کنم، اما تردید دارم. راستش کمی میترسم.
گفتم: از چی؟
گفت: میترسم وسط راه به بنبست بخورم. پشیمان شوم. هیجان زیادی دارم که شروع کنم، اما ترسی هم در وجودم هست که مانع حرکتم میشود. میترسم. از شکستخوردن میترسم.
ترس اغلب بزرگترین مانع برای شروع است. در اینجا به بررسی مسیر رسیدن به هدف میپردازم. برای شروع هر کاری به سه سازه نیاز داریم:
منابع، ابزار و انگیزه.
منابع همان مهارتها و آموزشهایی است که باید در شروع کار یاد بگیریم و خود را مجهز کنیم.
ابزار همان تجهیزات و وسایلی است که برای کار به آنها نیازمندیم.
و انگیزه محرکیست که به اندازهی دو سازهی بالا مهم است. اغلب به انگیزه توجه کافی نمیشود اما بسیار مهم است که در مسیر هدفمان از تقویت مداوم آن غافل نشویم.
هیچکدام از این سه فاکتور به تنهایی نمیتوانند ما را به جایگاه دلخواهمان برسانند. اگر منابع و ابزار کافی در اختیار داشته باشیم اما از انگیزه غافل شویم یک شکست کوچک ممکناست روحیهمان را ضعیف کند و ما را در همان نقطه نگهدارد و کمکم به جایگاه پایینتری سقوط میکنیم.
وقتی از تاثیر نوشتن روزانه در سایت برای دوستانم میگفتم و آنها را تشویق میکردم ادامه دهند و توقف نکنند، از فاکتور انگیزه استفاده میکردم.
آنها آموزشهای لازم را دیده بودند و عدهای زیادی از آنها در حال یادگیری بیشتر بودند، ابزارهای لازم برای یادگیری و تولید محتوا در دسترس داشتند، بنابراین در مسیر رسیدن به هدف همه چیز مهیا بود. بنظر میرسید این انگیزه بود که گاهی رو به افول میرفت.
مسلما افرادی که پا به پای ما در مسیر رسیدن به اهداف یاریمان میدهند، میتوانند موثر باشند، اما سهم بزرگی از انگیزه توسط خودمان تامین میشود.
همانطور که در روند رسیدن به اهداف نیاز به یادگیری داریم و باید از منابع بیشتری استفاده کرده و به روز باشیم و همچنین ابزار بیشتری تهیه کنیم، انگیزه هم نیاز به شارژکردن دارد.
ولتر میگوید:
یک کلمهی مهربانانه را اگر زمانی که زندهام بشنوم، بهتر از اینست که پس از مرگم یک صفحه از من ستایش کنند.
انگیزه نیرویی است که ما را به جلو میراند تا شروع کنیم و پیش برویم. انگیزه جهت و مسیر اهداف را مشخص میکند و فاکتوری است که در زمان شکستها به کار میآید.
انگیزه ” چرایی” ماست.
بنظر من ما به هر سه فاکتور به یک نسبت برای رسیدن به اهدافمان نیاز داریم.
ثبت ديدگاه