استاد هادی میری ، روانشناس می گوید: وقتی یک سنگ کوچک را با شدت در یک فنجان آب بیندازیم ، مقداری آب به اطراف پخش می شود. اما اگر همان سنگ را در رودخانه ای بیندازیم هیچ اتفاقی نمی افتد.
این مثال، سنجشِ کوچکی و بزرگیِ درون آدمهاست. هر اندازه که درونِ آرامتر و بزرگتری داشته باشیم از سنگ هایی که به طرف مان پرتاب می شوند ،ترسی نداریم و هیچ اتفاقی برایمان نمی افتد. هر اندازه کوچکتر باشیم ،عکس العمل های بیشتری نشان می دهیم.
زندگی یا ماجرایی است پرخطر یا تجربه ای کسل کننده و یکنواخت. هلن کلر
وقتی تصمیم می گیریم، از منطقه ی امن و آرام خویش بیرون بیاییم و مسیرهای ناشناخته و جدید را کشف کنیم ، با انواع سختی ها ، ترس ها و نامهربانیها روبرو می شویم.
مسیر رشد هموار نیست ،هر بار که سنگی به سوی ما پرتاب می شود یاد می گیریم چگونه خود را در برابر یورش تلخی ها قوی کنیم. یاد می گیریم همچون رودخانه ای آرام سنگی را درخود جای دهیم و هر بار درسی تازه بیاموزیم.
درسها مدام تکرار می شوند تا ما آگاه شویم . وقتی که احساس خوبی نداریم ،وقتی به دنبال آرامش در جای دیگری می گردیم ،وقتی احساس نارضایتی می کنیم یعنی زمان تغییر فرا رسیده است.
تغییر از خود آغاز می شود ،مسیر خودشناسی طولانی و ناهموار است، اما وقتی در این مسیر قرار گرفتیم آرامش آنرا با هیچ چیزی عوض نخواهیم کرد و حس رضایت درونی همواره با ما خواهد بود.
مطالب بیشتر:
ای کاش کمی این مطلب را بیشتر می نوشتید
شروع این متن بسیار طوفانی و بود و من رو واقعا تحت تاثیر قرار داد
و خب همه انسان های بزرگ هم همینطور هستند
هرکسی به جایی رسیده است از چهارچوب های امن خارج شده است
جهان از انسان های اولیه تا به امروز به همین واسطه پیشرفت کرده
چه پیشرفت های کوچک چه تحولات عظیم همه به یک واسطه به وجود می آیند
شجاعت از در ترس ها بیرون زدن.
سلام. ممنونم ار توجهتون. بله سعی می کنم بیشتر به جزییات یپردازم.