این مطلب برای افرادیست که میخواهند رشد را با وجود دشواریها تجربه کنند. قطعن درصد کمی از افراد تلخیهای مسیر رشد را به جان میخرند و ادامه میدهند.
رشد به شرط تداوم
دربارهی رشد زیاد نوشتهام؛ به تجربه دریافتهام که لازمهی رشدکردن اینست که همیشه و در هرلحظه آمادهی دریافت باشی.
وقتی درخیابان قدم میزنی با نگاه به عابران یا شنیدن یک جمله، یک کلمه، دیدن یک رفتار یا کنش و واکنش یا هر چیز دیگری میتواند سطح آگاهی تو را بالا ببرد؛ کافیست مشاهده کنی و درسات را بگیری و رد شوی. اگر مشاهده و درک و دریافتت را بنویسی گام بزرگی برداشتهای!
گاهی رشد در جایی صورت میگیرد که به شک میافتی! روابط یا عقاید و حرفهایی که تو را به شک میاندازد، مسیری برای ورود به یک مرحله از رشد است.
شاید جایی برخوردی ببینی یا اتفاقی بیفتد، مصائبی سرراهت سبز شود که در تصوراتت نمیگنجیدند، احتمالن در جایی قرار میگیری که حس میکنی به مرز دیوانگی رسیدهای! آنجا دقیقن نقطهای است که باید توقف کنی، سکوت کنی، اندیشه کنی و … وارد مرحلهای از رشد شوی. دربارهاش بنویس!
ممکن است جایی در حقت اجحاف شده، بغض میکنی، حرفی نمیزنی، به شدت احساس تنهایی میکنی، حس میکنی به جز خودت هیچ کسی را نداری، کسی نیست تو را بشنود و بفهمد! توقف کن! اینجا نقطهایست که رشد آغاز میشود.
گاهی ما در دل رشدکردن را آرزو میکنیم. دنبال کسی میگردیم که ما را به مسیر رشد هدایت کند. وقتی اتفاقاتی که در بالا نوشتم در زندگی رخ دهد دچار ترس میشویم. احساس بیچارگی به سراغمان میآید. باید توقف کنیم! اینجا نقطه ایست که باید با آغوش باز رشد را بپذیریم، زیرا خودمان آن را فرا خوانده بودیم! (در دل آرزو کرده بودیم.) رشد در سختیهاست.
رشد ورود به دنیای ناشناخته است. پُر از تردید و ترس و فراز و نشیب. اغلب آدمها وقتی با شرایط پر چالش مواجه میشوند، میخواهند خیلی سریع از آن خارج شوند؛ باید بفهمیم که تنها با گرفتنِ درس و عبور از ترسهاست که رشد را تجربه میکنیم. باید درکش کنیم، چالشها را بپذیریم و با یادگیری و آزمون و خطا از آنها عبور کنیم.
شاید عبور از برخی مسیرها سالها به طول انجامد، اما مسافر مسیر رشد پس از خروج از سختیها پوستهی ترس و نا آگاهی را میشکافد و به انسانی قویتر، آگاهتر و پختهتر مبدل میشود.
درود به شما خانوم کیهانی بزرگوار.
واقعن رشد کردن گاهی آدم رو خورد میکنه. اما همواره در مسیر رشد بودن لازمه.
ترک “واجب” نتوان کرد بدین “نافلهها”.