غولی به نام ترس
غولی به نام ترس|bitakeyhani.com


 تا وقتی شروع نکردی خیلی دور از ذهن به نظر میرسه
بعد وقتی قدم های اول رو برمیداری ،می بینی نه اونقدرا هم که فکر میکردی سخت نیست یعنی اصلا سخت نیست. تجربه های جدید همیشه اولین چیزی رو که هدف قرار میدن،اعتماد به نفس ماست. کافیه توی همون قدمهای اول متوجه بشیم که از عهده ش برمیایم. میفهمیم که خودمون رو دست کم گرفته بودیم و همین تفکرباعث میشه انگیزه مون بالاتربره و روبه جلو بریم و همین جلو رفتن اعتماد بنفس مون رو بالاتر میبره.در واقع تجربه های جدید با تلنگرهای پی درپی اعتماد بنفس رو بیدار میکنن وبه رشد و قوی تر شدن ما کمک میکنن.بد نیست آدم یه جاهایی خودشو محک بزنه؛ بنظر من اون کسی که یک حامی ویا یک مشوق همیشگی برای تجربه کردن موقعیت های جدید داره ، چند قدم از بقیه جلوتره . و اون کسی که خودش میره جلو و شروع میکنه و تقریبا هیچ مشوقی نداره، البته که کارش یه کم سخت تره !اما در نهایت اون برداشتن قدم اول هست که از همه چیز مهمتره ، حتی اگر خیلی آروم و آهسته پیش بره…

چر اینا رو می نویسم ؟!

چون دارم کم کم با ترسهای خودم روبرو میشم. دارم سعی میکنم کم کم و آهسته رو به جلو برم و کارهایی رو که همیشه میخواستم انجام بدم و هر بار به دلیلی نمی شده یا اینکه تردید و دودلی باعث شده حرکتی نکنم الان فکر میکنم دیگه وقتشه !… 

فکر میکنم حتی اگه از جایی که در حال حاضر هستم فقط کمی جلوتر برم حتی اگه به قله ی آرزوها نرسم بازم خیلی خوبه که حداقل تا دامنه ی کوه آرزوها رفتم مهم اون حس رضایت از خود هست که همین الان که قدمهای اول رو برداشتم اون حس خوبه داره منو قلقلک میده و کلی کیف میکنم.اینم میدونم که همیشه لذتی که درپیمودن مسیر هست ، توی رسیدن نیست… از مسیر باید لذت برد. اولین قدمها رو بردارید و نترسید.

 

مطالب بیشتر:

یادگیری وقتی مهیج می شود…