درمانگر خود باش!
درمانگر خود باش! |bitakeyhani.com

امروز در صفحه ی اینستاگرام مدرسه ی نویسندگی نوشته ای توجهم راجلب کرد:

تا وقتی به اندازه ی کافی درباره ی مسئله ای که با آن درگیر هستیم ننویسیم ، نمی توانیم تشخیص دهیم مشکل پیش آمده از کدام طریق حل می شود.

اغلب تصور می کنیم اگر در باره ی مسائل و مشکلاتی که با آنها در گیر هستیم بنویسیم ،ضعف خود را به نمایش گذاشته ایم.از کودکی در مغز ما چپانده بودند که مسائل و درگیری هایی که در ذهن مان هست نباید هیچ جا و به هیچ شکلی بروز داده شود، به این دلیل که، با اشاره به درگیری های ذهنی مان از نظر بقیه ما آدم ضعیفی خواهیم بود که از پس مشکلات مان بر نمی آییم !

این باور آنقدر در ذهن ما قوی شده که حتا در خلوت و تنهایی نیز از فکر کردن و یا نوشتن از دغدغه ها فرار می کنیم. ما با فرار کردن به خود تلقین می کنیم قوی هستیم!

پیش تر فکر می کردم کتاب خواندن می تواند کمک بسیاری به این مشکل بکند. تصور می کردم کتابها این قدرت را دارند که تاثیر زیادی بر افراد بگذارند؛ در نهایت متوجه شدم این خودِ افراد هستند که تصمیم میگیرند، می خواهند تغییر کنند یا نه؟!

کتابها شاید تلنگری باشند برای شروع یک تغییر. اما این بستگی به خود فرد دارد چقدر به کتابها اجازه بدهد بر او اثر بگذارند.

نوشتن اما، جنسش با خواندن فرق دارد، آن نوشتنی که بدون توجه به اصول و قوانین نگارشی می نویسی. همانطور که حرف میزنی می نویسی. اصلا مهم نیست خوش خط و مرتب باشد. می نویسی آنچه را که نمی توانی برزبان بیاوری . می نویسی تا ذره ای از رنج ات  کم کنی . طوماری می نویسی از حرفهای نگفته!

حرف هایی که باید مقابلش می ایستادی و می گفتی اما…. نشد.

می نویسی و درلابه لای خطوط کج و کوله یک آن ، نوری ذهنت را روشن می کند. تازه می فهمی ای داد … من چقدر پرت بودم و این ضعف نیست ،قدرت است.

نوشتن ما را با ریزترین ،تاریک ترین و مخفی ترین بُعد وجودمان آشنا می کند. ما را آگاه می کند ، آگاهی این شهامت را به ما میدهد تا به سوی تغییر گام برداریم.

madresenevisandegi.com

مطالب بیشتر: 

اگرفکر می کنی کسی تورا نمی فهمد…