امروز برای خودم برنامه ای نوشتم .برنامه ای برای کارهای روزانه؛

نوشتن برنامه ی روزانه به من کمک می کند دچار سردرگمی نشوم. وقتی همزمان درحال خواندن چندین کتاب باشی و در ذهنت کارها را پشت سرهم قطار کنی، سردرگمی اجتناب ناپذیر می شود.

کتاب نیمه ی تاریک وجود را برای باردوم است که می خوانم.

شکست بخورید و برخیزید رابه تازگی شروع کرده ام و فصل دوم کتاب هستم.

روانشناسی عزت نفس را چند صفحه ای مانده به انتها برسانم.

کتاب داستانهایی که می چسبند را بالاخره دیروز تمام کردم، نزدیک به یکماه طول کشید که این کتاب سیصد وسی صفحه ای را خواندم.

و البته در کنار تمام اینها مرور روزانه ی درسهای متمم و نوشتن مقالات برای کلاس محتواگران تمام روزهای مرا پُر کرده است.

آزاد نویسی های روزانه هم یکی از فعالیت های ثابت هر روز من است.

لحظاتی را که با حضور در کلاسهای آنلاین شبانه سپری می کنم ،بسیار دلنشین و لذت بخش اند.

باز هم وقت اضافه دارم،برای چرخیدن در شبکه های اجتماعی و گپ و گفتگو با دوستان.

ساعت هایی در روز برای خلوت و تنهایی دارم. ساعتهایی که فقط به خودم اختصاص دارم و در آنها به نوشتن ،خواندن، تفکر و خلق کردن می پردازم.

سکوت را دوست دارم. تنهایی را دوست دارم ؛این مدل تنهایی را که خودم به وجود می آورم دوست دارم.

اگر نتوانی با خودت تنها باشی،اگر به محض تنهایی دچار تشویش می شوی و به دنبال فرار از تنهایی میگردی ، اگر نتوانی حتی نیم ساعت در روز با خودت خلوت کنی و برای تمام لحظاتت برنامه ریزی می کنی تا با دوستان و نزدیکان در جمع و شلوغی حضور داشته باشی ؛یعنی از خودت فرار می کنی .تو در جمع خودت را گم می کنی.برای همین است که در شلوغی حالت بهتر است و از خلوت گریزانی.

من برای خلوتم برنامه ریزی می کنم،زیرا تنها در خلوت است که خلاقیتم پَر وبال می گیرد ،تنها در خلوت است که می توانم ضعف ها و نقاط قوت خود را بشناسم و برای رفع یا بهبود آنها تلاش کنم. این روزها به چگونگی فکر می کنم. چگونه اندیشیدن ،چگونه خواندن،چگونه برنامه ریزی کردن ،چگونه استفاده کردن از لحظاتم؛ چگونگی دغدغه ی این روزهای من است.

 

مطالعه بیشتر:

زندگی برمبنای اولویت ها 

مدل فکری شما چیست؟(ایستا یا رشد )|کلمه سال من

نویسندگی دنیای شگفت‌انگیزی است