۱.

یکنفر در اینستاگرام ویژگیهای یک آدم با اصالت رو در یک پست منتشر کرده‌ بود. نوشته بود: یکی از گزینه‌های آدم اصیل داشتن صداقته.‌

یکنفر در کامنت نوشته بود: 《من آدمهای دروغگو و پلیدی دیدم که موفق هستند، آخه صداقت به چه درد میخوره؟!》
چند لحظه‌ای روی کامنت اون فرد مکث کردم و با خودم گفتم: موفق؟! بستگی داره موفقیت رو چی معنا کنیم؟

۲.

من بارها در اطرافم‌ کسانی رو دیدم که گفتن فلانی به چه جایگاهی رسیده و شروع کردن به تعریف و تمجید؛ اما از نظر من اون فرد اصلن موفق محسوب نمی‌شده.

میخوام بگم واژه‌ی “موفقیت” بستگی به طرز فکر ما داره. اینکه چه چیزهایی برامون اولویته. به چیزهایی اهمیت میدیم و تمام افکار و کارهامون بر اساس اون طرز فکرمون پیش میره، همون طرز فکری که باعت میشه ازدواج با یک هنرپیشه یا فلان شخص معروف موفقیت محسوب بشه یا زندگی در پنت هاوس با یک خروار بدهی و قرض و قوله موفقیت محسوب بشه!
۳.

هر کدوم از مثالهای بالا میتونه خیلی هیجان‌انگیز باشه به طوریکه تا مدتها حس اعتماد بنفس و احساس موفق‌بودن به فرد منتقل کنه؛ به نظر من موفقیت پَرش یک شبه به جایی یا رسیدن به چیزی به هر قیمتی نیست. موفقیت اون چیزیه که در مسیر رسیدن بهش تغییر نگرش رو تجربه کرده باشی.

۴.

موفقیت ساخته شدن و یا ساختن در مسیره. کسی موفقه که موفقیتش باعث شده تبدیل به فرد عمیق‌تری بشه، یعنی دنبال شوآف کردن نباشه، یعنی نیازی نباشه از مبل جدید و میز شامش عکس بذاره، برای یه سفر دوروزه سی تا استوری بذاره، یعنی اگه شرایطش رو داره دست بقیه هم بگیره و با خودش بالا ببره، یعنی بخاطر اینکه نشون بده قدرتمنده دیگری رو تخریب نکنه، خُرد نکنه و برای حریم شخصی خودش احترام قائل باشه و روابطش رو همه جا جار نزنه.

بازم میگم:
به تعداد آدمهای روی زمین برای موفقیت تعریف وجود داره.