کسانی هستند که می‌آیند و برایم از علاقه‌مندی‌هایشان حرف می‌زنند. از اینکه می‌خواهند کاری کنند یا هدفی را دنبال کنند. این اشتیاق سوزان(!) برای عده‌ای فقط در حد حرف باقی می‌ماند.

مثلا می‌گویند:

دوست دارم شعرهای زیبا بنویسم.

دوست دارم در هنر قلاب‌بافی آنقدر خاص شوم که زبانزد شوم.

دوست دارم تبدیل به یک داستان نویس حرفه‌ای شوم که خیلی‌ها برای یکساعت آموزش من کلی پول به پایم بریزند.

و من می‌گویم:

برای اینکه شعرهای زیبا بنویسی حداقل باید صدها شعر بی سروته و مبتذل بنویسی و بازخورد بگیری. باید اقل کم پنج سال در میان دفتر اشعار شاعران غرق شوی تا روزی شعری زیبا بنویسی.

برای اینکه در هنر قلاب‌بافی زبانزد شوی باید صدها طرح و مدل را ببافی و افتضاح از آب در بیاید. باید گاهی از درد مچ دست و گردن درد شکایت کنی و مسکن بخوری تا در هنر قلاب‌ بافی زبانزد شوی.

برای تبدیل به داستان‌نویس حرفه‌ای شدن باید صدها داستان بنویسی که به لعنت خدا نَیرزد. باید ماهها به دهها نفر رایگان بیاموزی تا شخصیتت در مسیر ساخته شود.

 

اما واقعیت این است که اغلب افراد پی‌گیری رویاهاشان را با وزن مالی می‌سنجند؛ حساب می‌کنند دودوتاچهار تا می‌کنند، آیا می‌صرفد علاقه‌مندی را دنبال کنند یا نه؟!

و اگر نمی‌صرفد همانجا رهایش می‌کنند.

همه به دنبال مسیر کوتاه و نتیجه‌ی فوق‌العاده و پول خوب هستند، اتفاقا اغلب به سرعت به آنچه می‌خواهند می‌رسند اما یک جای کار همیشه می‌لنگد!

آنها از آرامش درونی محرومند.

و وقتی به پول رسیدند دربه‌در به دنبال آرامش می‌گردند. آن هم نه دردرون خود بلکه در بیرون و گاهی در لابه‌لای صفحات اینستاگرام یا در کوچه و خیابان!

دوست من نگرد! نیست! پیدایش نمی‌کنی، تا زمانیکه هر روز یکساعت در خلوت با خودت تنها نباشی و آن نقاب تهوع‌آور من خوبم بقیه مزخرف‌اند را بر نداری آرامش نمی‌یابی!

باید به این درک برسی که مزخرف تویی، باید تمرکزت را از ضعف‌ها و نامهربانی‌های دیگران برداری، می‌گویی آنها پُر از نقص و بدی هستند، درست؛ تو خود را دریاب، خود را بهبود بده، خود را بهتر بشناس. آنوقت اگر تو واقعا تبدیل به شخصیتی رشدیافته شوی کسی که مزخرف باشد یا سرش را پایین می‌اندازد و می‌رود و یا برای به دست آوردنت اونیز خودش را ارتقا می‌دهد. اگر تو تبدیل به الماس شوی دیگران برای به دست آوردنت صخره‌ها را می‌شکافند.

لذتبخش نیست؟

پس اگر می‌خواهی موسیقی متن زندگی‌ات سراسر عشق و آرامش را منتشر کند به رشد شخصیت خود مشغول شو.

همچو باغبانی که بذری در خاک می‌کارد و با رسیدگی و توجه کم‌کم جوانه‌ها سر از خاک بیرون می‌آورند.