امروز یکی از دوستانم از نعمتِ داشتن دوست خوب نوشته بود؛ نوشته کوتاه بود و در حد چهار_پنج جمله، اما همین نوشتهی کوتاه مرا به فکر فرو بُرد.
آیا ما مطمئنیم که دوستهای خوبی در اطرافمان داریم؟
آیا هر زمان و هر لحظه که نیاز به گفتگو با یکدوست داریم او کنار ما حاضر است؟
وقتی به چند سال اخیر خودم نگاه میکنم، میبینم لحظاتی بوده که پُر بودهام از حرف، حرفهایی که فقط باید برای یک دوست گفت. دوستی که شنوندهی خوبی باشد و هر لحظه که بخواهی با یک تماس در دسترس و آمادهی گفتگو باشد.
همیشه سعی کردهام برای دوستانم شنوندهی خوبی باشم زیرا فکر میکنم این روزها شنوندهی خوببودن کار دشواری بنظر میآید و شاید کمتر کسی زمانی طولانی برای گوشدادن به حرفهای دیگران بگذارد.
اکثر آدمها میشنوند تا پاسخ بدهند. گاهی ما نیاز داریم تا فقط شنیده شویم بدون هیچ عکسالعملی یا پاسخی. مگر اینکه گوینده خودش راهنمایی بخواهد آن وقت است که میتوان پیشنهادی داد و راهنمایی کرد.
برای من گوشدادن به حرفهای دوستانم رشد دهنده و الهام بخش است. گاهی تنها با شنیدن حرفهای آنها ایدههایی در ذهنم نقش میبندد و از تجربیات و یا اشتباهات آنها میآموزم. فکر میکنم یکی از مزیتهای شنوندهبودن همین باشد، که از تجربههای دوستانت بیاموزی. این ارتباط میتواند رشددهنده و اثربخش باشد. پس، بهتر است هر از گاهی روابطمان را بازبینی کنیم. هر رابطهای پس از مدتها یا سالها نیاز به بازبینی دارد.
ثبت ديدگاه