توسعه ی فردی bitakeyhani.com

یک

وقتی در حال رانندگی در اتوبان هستم و راننده ی ماشین جلویی شیشه را پایین می کشد و از ماشین چند صد میلیونی اش پاکت خوراکی ویک بطری خالی به بیرون پرت می کند از کارش تعجب نمی کنم . اصلا تعجب نمی کنم اگر یک روز همین آدم در جمع دوستانش بنشیند کامی از سیگار بگیرد بادی به غبغب بیاندازد و درباره ی تمیزی و نظم خیابان های اروپا  عرعر کند.

دو

بارها در روابطم از حرفی یا رفتاری آزرده شدم و هر بار چشم پوشی کردم . چون تصورم این بود که این آدم “یک روز می فهمد” . ” لازم به تذکر نیست ،خودش می فهمد”. میدان دادن بیش از حد به این افراد و سکوت در مقابل آنها ضعف مدیریتی من را در روابطم نمایان می کرد. موضوع زمانی حاد  می شد که توان و تحملم سرمی آمد و پی می بردم “نه ،این آدم نمی فهمد”.

سپس تصمیم می گیرم رفتاری متفاوت در پیش بگیرم و مانند قبل نباشم. زیرا به ضعف خودم پی بردم و در صدد اصلاح رفتار خویش بر آمدم. مسئله به اینجا ختم نمی شود چون فرد مقابل انتظار عکس العمل متفاوتی از من ندارد. او منتظر است من مثل همیشه سر خم کنم و لبخند بزنم و بگذرم. اما رفتار متفاوتی می بیندو نکته ی جالب اینکه طلبکار می شود انگار که ارث پدرش را از من می خواهد.

سه

پیش تر ها که مطالعاتم سطحی و تفننی بود راجع به عشق زیاد می نوشتم.هر قدر بیشتر خواندم و نوشتم، در یافتم نوشتن درباره ی عشق کار هر کسی نیست.  از عشق نوشتن مطالعه وکاوش فراوانی می طلبد و  اطلاعات من بسیار کم و ناقصند.

اما برداشت من از مطالعه ی کتابها و رمان هایی درباره ی عشق  این است:

” والا ترین نوع عشق ،عشق به همنوع است ؛ فارغ از موقعیت و جنسیت ومکان و زمان “.هر گاه به این درک رسیدیم که برای رسیدن به مقام و ترفیع و ارضاء خواسته های روانیِ خویش هیچ انسانی را زیر پا لِه نکنیم ،هر گاه فهمیدیم که برای عقده گشایی خود دیگری را نَشکنیم ؛می توانیم ادعا کنیم سرسوزنی عشق را فهمیده ایم.

“عشق، بزرگ ، عمیق و نیرومند است.واژه ها را به گند نکشیم”.