برای آزمون آمادهای ؟
چه قدر عجیب است، زمانیکه انتخاب میکنی مسیر تازهای را شروع کنی، هر چه در مسیر میآموزی و مینویسی گویی در روح جهان ثبت میشود!
سپس روزگار تو را میآزماید؛ آنچه را که نوشتهای و در قالب مطالب آموزشی ارائه دادهای، به زندگی خودت وارد میکند. گویی میخواهد تو را با حرفهایی که ظاهرن به آنها ایمان داری بسنجد! ایمان تو با عملکرد به نوشتههایت مورد ارزیابی قرار میگیرد!
جهان رو به تو میگوید: خب اینهمه نوشتی و از توسعه و تداوم گفتی از تمرکز تا عزتنفس، عبور از چالشها، هماهنگی افکار و رفتار، خودشناسی، عمیقشدن در زندگی و …حالا موافقی تمام اینها را که گفتی و برای هر کدام چندین نظریه و پیشنهاد ارائه دادی در زندگی خودت تجربهشان کنی؟ موافقی؟!… و منتظر جوابت نمیماند. بگیر که اومد! سیلی از چالشها به زندگیام سرازیر میشوند.
گاهی که چالش جدیدی مقابلم قد علم میکند فکر میکنم در لابهلای خطوط نوشتههایم زندگی میکنم. به جرئت میگویم که بیش از نود درصد مطالبی که نوشتهام را با گوشت و پوست و استخوانم و با تمام قلبم احساس و تجربه کردهام.
ارتباط
گاهی فکر میکنم ارتباط برقرارکردن چقدر سخت است! این جمله که در یکی از کلاسهای خودشناسی بیان شد، از فکرم عبور میکند: 《به همه عشق بورز، به تعداد کمی اعتماد کن و به هیچکس بدی نکن!》
عشق ورزیدن به همه! مگر میشود؟! چطور؟! ولش کن، بیخیال! اصلن بهش فکر نکن!
قسمت دوم به نظرم زیاد سخت نیست، این روزها به سختی و خیلی کم به کسی اعتماد میکنم، راستش گاهی از آن ور بوم میافتم و بیاعتماد میشوم! از شما چه پنهان کمی بدبین هم میشوم! اصلن خوب نیست.
و قسمت سوم؛ سعی میکنم به کسی بدی نکنم، آسیب نرسانم، نرنجانم… البته سعی میکنم!
وقتی به بخش اول عبارت بالا عمیقتر فکر میکنم از زاویهای دیگر به موضوع نگاه میکنم. متوجه میشوم عشق ورزیدن به همه میتواند به معنای درککردن باشد. یعنی ما دیگری را درک کنیم و تنها مشاهده کنیم و نظری ندهیم، شاید این شکل دیگر عشقورزیدن باشد. لازم نیست با کلمات سانتیمانتال و عجیب و غریب یا با رفتار خاصی عشق بورزیم! آیا همدلی، درک و بخشش شکل دیگر عشق ورزیدن نیست؟! شاید. باز هم مطمئن نیستم؛ به نظرم عشقورزیدن فراتر از درک امروز من است.
با همهی اینها هنوز در بارهی بخش اول (به همه عشق بورز!) مشکل دارم؛ شاید روزی روزگاری به آن مرحله از آگاهی و شناخت برسم که بتوانم به همه فارغ از سطح فکر و عقیده، رفتار و شخصیت عشق بورزم اما با آگاهی و شناخت امروزم هنوز در عشق ورزیدن لَنگ میزنم. فکر میکنم نیاز دارم به خودم عشق بورزم، بیشتر از همیشه!
کارهای دشوار
به نظرم خوب است آدم لیستی از کارهایی که برایش دشوار است را بنویسد، کارهایی که با وجود دشوار بودن مایلیم انجامشان دهیم و در آنها تبحر پیدا کنیم. سپس دلایل اینکه چرا بنظرمان این کار دشوار است یا مشکل چیست را یکی یکی بیان کنیم و بنویسم.
پس از آن به دنبال راهکار باشیم و تا زمانیکه به راه حل مناسبی نرسیدهایم از بررسی شرایط و نوشتن دست بر نداریم.
ثبت ديدگاه