یکی از نتایجی که سپاس‌گزاری و مدیتیشن برایم به ارمغان آورد، احساس ارزشمندی بیشتر نسبت به قبل بوده است.

حالا خوب می‌فهمم چرا برخی آدمها از من دور می‌شوند و چرا آدمهای جدید با روحیاتی نزدیک به من، سر راهم قرار می‌گیرند.

حالا وقتی کسی از دوست و آشنا دعوتم را رد می‌کند و بعد از دو دُز واکسن و رفتن به سفرهای مختلف باز هم کرونا را بهانه می‌کند تا از من دور شود، ته دلم می‌گویم، خوشحال باش این آدم در مدار تو نیست، اگر بود با قلبش دعوت تو را می‌پذیرفت. بعد به خودم رجوع می‌کنم، می‌بینم خودم هم از صمیم قلب میلی به ارتباط نداشتم اما به خاطر روابط فامیلی و حرمتی که برای بزرگترها قائلم، او را دعوت کردم.

بعد از مدتی چیزهایی می‌بینم و می‌شنوم که با خودم می‌گویم، راستی چه خوب شد که او دعوتم را نپذیرفت. چیزی درون او هست که با من سازگار و هماهنگ نیست.

امروز آموخته‌ام چیزی که مهم است احساسی است‌که از درون من سرچشمه می‌گیرد؛ ارتباط با خویش به من آموخت به حسم بیشتر توجه کنم.

این روزها ترجیح می‌دهم با افرادی که روحیات‌شان با من هماهنگ است ارتباط داشته باشم.

مدیتیشن و ارتباط با خویش این توانایی را به من داده تا آدمهایی که هم فرکانس با من نیستند جذب من نشوند، یا خیلی راحت از من دور شوند.

بنظر من اینکه کسی ما را دوست نداشته باشد یا نخواهد با ما ارتباط بگیرد نباید موجب ناراحتی ما شود.

هر اندازه که ارتعاش ما بالا باشد و در افکاری مثبت، زیبا و درخشان زندگی کنیم دیگر نمی‌توانیم با افرادی که شبیه ما نیستند و افکاری مبهم و تیره دارند، ارتباط داشته باشیم‌.