یکی از مواردی که ما را از اقدام‌کردن و گام‌برداشتن به سمت اهداف‌مان باز می‌دارد، ترس است.

ترس از اینکه کاری که قراراست انجام دهیم  وقت زیادی از ما می‌گیرد، پُرچالش است، هزینه‌ی زیادی دارد، انرژی فکری یا فیزیکی زیادی باید برایش بگذاریم و…

من یادگرفته‌ام وقتی قرار است کاری انجام بدهم و بنظر سخت می‌آید انجام آن را به زمان‌های کوتاه و قسمت‌های کوچکتری تقسیم کنم.‌

ابتدا زمانی را برای شروع و پایان در نظر می‌گیرم و با توجه به آن زمان کار را به قسمت‌های کوچک تقسیم می‌کنم.

اگر قرار باشد کل کار در یک روز انجام شود؛ زمان و انرژی جسمی و روانی زیادی از من می‌گیرد.

تقریبا در تمام موارد متوجه شده‌ام که به خاطر تقسیمات کوچک کار انجام آنها راحت و بدون دردسر به پایان می‌رسد.

احساسی ‌که بعد از انجام کارها دارم قابل وصف نیست. بنظر من، همه‌ی ما وقتی کاری را که بنظر دشوار و پرچالش می‌آید با نظم و برنامه‌ریزی به سرانجام می‌رسانیم، عزت‌نفس و اعتمادبنفس در ما افزایش یافته و باور ما به توانمندی خود نیز بیشتر می‌شود.