بارها از خودم پرسیده‌ام، ما چرا به دنیا می‌آییم و زندگی را تجربه می‌کنیم؟

چرا واژه‌ای به نام “شادی” برای اغلب افراد دست نیافتنی بنظر می‌رسد؟!

آیا زندگی یعنی صبح از خواب بیدار شوی و کارهای روز قبل را تکرار کنی و دور خودت بچرخی یا با دهها نفر سر و کله بزنی تا شب برسد و دوباره بخوابی؟

مسلما زندگی این نیست.

من همیشه با تکرار مشکل داشته‌ام. یعنی به هیچ شکلی نمی‌توانم کارهای تکراری و مشابه‌ روزهای قبل را انجام دهم و احساس خوبی داشته‌باشم!

نه، زندگی این چیزی که ما فکر و عمل می‌کنیم، نیست.

من تمام سعی‌ام را به کار می‌برم تا روزهایم شبیه هم نباشند .سعی می‌کنم هر روز اثری نو خلق کنم، این اثر می‌تواند فکری تازه، ایده‌ای بدیع و روشی خلاقانه باشد؛ سپس آنها به هر ضرب و زوری شده در روزهای تکراری‌ام می‌گنجانم!

گاهی موفق می‌شوم که اطرافیانم را با خودم هم رای کنم، اما گاهی مجبور می‌شوم ایده‌ام را به تنهایی پیاده کنم.

من به دنبال انجام کارهای ریز و کوچک به روشی نو و جدید هستم. همین کارهای کوچک به ظاهر بی‌اهمیت که اغلب آدمها به سادگی از کنارش رد می‌شوند راز شادی درونی من است.

ساموئل اسمایلز گفته:

راز شاد بودن اینست که از دلخوشی‌های کوچک هم لذت ببرید.

چند کار به ظاهر ساده برای ساختن یک روز شاد

_اگر هر روز در محل خاصی صبحانه می‌خورید فردا جایتان را تغییر دهید. یک گوشه‌ی دنج کوچک برای صبحانه آماده کنید.

_ روبروی آینه بایستید و یک دقیقه به خودتان لبخند بزنید. در آینه بگویید که چقدر عاشق خودتان هستید.‌

_ امروز تصمیم بگیرید به همه چیز خوشبین باشید. یک روز هم که شده هیچ افکار منفی را به ذهن‌تان راه ندهید.

_ناهارتان را به تنهایی میل کنید و غذایی را که دوست دارید برای خودتان درست کنید یا سفارش بدهید.

_یک روز کامل را با خودتان تنها باشید. حتی تلفنی هم با کسی صحبت نکنید یا چت نکنید. یک روز را کاملا به خودتان اختصاص دهید.

_ ننویسید و نخوانید. در سکوت فقط به خودتان و حس‌تان در همان لحظه بیندیشید و سعی کنید تنها زیبایی‌ها، خوبی‌ها و نقاط قوت خود را ببینید.

_ ابراز عشق کنید.‌ به هر کسی که عشق می‌ورزید به زبان بیاورید. ابراز عشق شادی شما را دوچندان می‌کند؛ البته در صورتیکه بدانید به چه کسی ابراز می‌کنید! مطمئن باشید فرد مقابل شایسته‌ی این ابراز باشد.