دوشنبه، بیست و هفت اردیبهشت ساعت یک ربع مانده به چهار عصر سوار تاکسی شدم. اتوبان همت غرب به شرق ترافیک نیمهسنگینی بود.ماشینها لاکپشتی در حرکت بودند. با نجمه و مریم نیکومنش و سعیدقائدی، راحله و مریم حسنلو در باغ کتاب قرار داشتیم.
چند باری گوشی همراهم را باز کردم و نگاهی به صفحه موبایلم انداختم و بعد آن را در کیفم گذاشتم. چند بار هم ماسک را روی صورتم جابجا کردم . کولر ماشین روشن بود و نمیشد شیشه را پایین بکشم. دلم میخواست ماسکرا از روی صورتم بردارم و نفس عمیقی بکشم. مسیر بنظرم طولانی شده بود. خسته شده بودم.
بالاخره راننده با دیدن تابلوی قهوهای رنگ باغ کتاب از سمت راست وارد خروجی شد. به میدان کوچکی رسید و همانجا توقف کرد.
میدانستم باید دور بزند و از سمت چپ میدان را پایین برود ، گفتم فکر کنم باید پایینتر بروید . راننده گفت: نه همینجاست. و به تابلوی بزرگی اشاره کرد. تابلو را نخوانده پیاده شدم.
چهار سالی میشد که به باغ کتاب نیامده بودم. فکر کردم شاید ورودی تغییر کرده باشد. کمی جلو رفتم و به تابلوی بزرگی که موقع پیاده شدن از ماشین دقت نکرده بودم، نگاه کردم. باغ غذا !
راننده برایش راحتتر بود سر میدان مرا پیاده کند و بعد دور بزند و برگردد. احتمالا سختش میشد مرا تا در وردی باغ کتاب برساند !
مجبور شدم مسافتی حدود ۳_۴ دقیقه را پیاده طی کنم تا به ورودی برسم. خب، کمی پیاده روی هم بد نبود، با خودم فکر کردم باید بیشتر حواسم را جمع میکردم و مصرانه به راننده میگفتم که اینجا وروی باغ کتاب نیست.
کمی بعد به سعید، نجمه و مریم حسنلو پیوستم.
کنار هم نشستیم و از روزها و دغدغههایمان گفتیم. کمی بعد مریم نیکومنش هم آمد با جعبهای پُر از نانپنجرهای و فلاسک بزرگ چای.
نانپنجرهای و چای خوردیم و گپ زدیم. از خودمان گفتیم از روزهایمان که چه میکنیم و چطور میگذرند. در میان گفتگوهایمان بود که راحله از راه رسید و جمعمان کامل شد.
چیزی که از گفتگوهایمان فهمیدم این بود که این جمع حداقل یکی دو مورد خصوصیات مشترک دارند. بودن در جمع افرادی که شبیه ما فکر میکنند جالب است. در کنار این افراد که قرار میگیری، میفهمی تنها نیستی، میفهمی بعضی افکار و تغییرات خلقوخویی که این روزها درگیرش هستی، در افرادی که همدغدغه هستید، وجود دارد.
این دیدارها تکرار میشوند، خاطره میشوند، داستان میشوند و معنا از دل این لحظهها جوانه میزند.
مطالب بیشتر:
سلام کاش منم یک دوستی مثل شما داشتم