وقتی میخواهیم یک عادت را به زندگیمان وارد کنیم به اولین چیزی که نیاز داریم نظم در انجام دادن آن عادت است.نظم شخصی و پایبندی به آن برای عدهی زیادی از افراد آسان نیست. برای همین است که افراد بیشماری در همان ابتدای کار تمایل زیادی از خود نشان میدهند ،اما پس از مدتی ادامه دادن و متعهد ماندن به کار سخت میشود و اغلب عقب نشینی میکنند.
ال تامسک از بازاریاب های بزرگ جهان گفته:
موفقیت ،تعداد دفعاتی است که منضبط هستید.
امروز با دوستی حرف میزدم که یک برنامهی رژیم غذایی از متخصص تغذیه گرفته بود. وقتی دربارهی برنامهی غذایی و تعداد روزهایی که باید این رژیم را رعایت کند حرف میزد، به یک دورهی بیست و یک روزه اشاره کرد.
بیست و یک روز زمانیست که یک عادت در ما شکل میگیرد.روزهای اول رژیم غذایی شاید کمی سخت بنظر برسد اما بتدریج که پیش میرویم ،همین که متوجه تغییرات بدنمان شویم،احساس خوبی در ما شکل میگیرد و همین حس خوب ما را به ادامه دادن ترغیب میکند.
بنظر من بیست و یک روز برای شروع یک عادت جدید خوب است اما اگر میخواهیم این عادت یکی از عادتهای اصلی و مهم زندگی و سبک رفتاری ما شود به زمان بیشتری برای ثبت عادت در روزهایمان نیازمندیم. مثلا یک زمان نود روزه برای تثبیت عادت در زندگی خوب است. پس از آن ،عادت جدیدی که در ما شکل گرفته جزء ثابت زندگی ما میشود طوریکه اگر یک روز به هر دلیلی آن را انجام ندهیم ممکن است عصبی شویم و احساس خوبی نسبت به خود نخواهیم داشت.
مثال دیگر تثبیت یک عادت، مثلا یادگیری یک زبان است. بهتر است زمانهایی برای خود در نظر بگیریم و در آن زمان مشخص و محدود تمرینکنیم. مثلا سه ساعت در روز برای یادگیری زمان مشخص کنیم ؛ این سه ساعت را میتوانیم در ابتدا به سه قسمت تقسیم کنیم.(سه تا یک ساعت) و در بین آن زمانهایی برای استراحت داشته باشیم. اما اگر به زمان رسیدن آزمون نزدیک شدهایم خوب است تمرینمان فشردهتر شود.
مثلا دو زمان نود دقیقهای برای کار فشرده در نظر بگیریم و در آن مدت به نکات اصلی و مهم بپردازیم.
بطور کلی در هر کاری هر قدر بیشتر تمرین و تکرار داشته باشیم،بهره وری ما بیشتر میشود ،تسلط و اشتیاق ما به کار بیشتر میشود؛در این میان اغلب روزها بخاطر فشار کار استرس را تجربه میکنیم. وجود استرس برای پیش بردن و ادامه دادن کارها طبیعی و لازم است. تنشی که در کار فشرده با هدف بهره وری و دستیابی به موفقیت تجربه میکنیم، ما را به جلو هدایت میکند. نباید از استرس ناشی از کار فرار کرد.
در اغلب موارد استرسها سبب میشوند تمرکز و انرژی بیشتری روی کار بگذاریم و تا رسیدن به نتیجهی مطلوب، با جدیت ادامه دهیم.
بسیار عالی
سلام بیتا جان، مطلب مفیدی بود. ممنون بابت پستهای عالیتون
ممنونم معصومهی عزیزم
چه جالب. استرس میتونه به عنوان ابزاری برای رسیدن به هدفمون باشه. ممنون
بله. البته گاهی کمی استرس میتونه ما رو به سمت جلو هُل بده.