تا به حال پیش آمده که در حرف زدن وبیان موضوعی دچار کمبود واژه شده باشید.
مشغول حرف زدن هستید و خوب پیش میروید ،یکدفعه یک جا واژه کم میآورید. چند لحظه مکث می کنید و اگر در جمع افرادی باشید که برای اولین بار است با آنها ملاقات کردهاید ،دچار استرس میشوید.
قضاوت ها راجع به خودمان شروع میشود و با خود فکر میکنیم که آنها درباره ما چگونه فکر میکنند.
اغلب آدمها فکر میکنند ضعف ما در حرف زدن و ارائه مطلب ناشی از ضعف در بیان ماست.
شاید فکر کنیم نیاز است روی بیان خود کار کنیم. آموزشهای فن بیان را دنبال میکنیم .اما
مشکل ما نداشتن تسلط در کلام است.
فن بیان «چگونه گفتن» است و فن کلام «چه گفتن»؛ و چه گفتن همیشه مهم تر است.
ما نیاز به واژههای بیشتری داریم،نیاز به خواندن و نوشتن بیشتری داریم، نیاز داریم بیشتر بیندیشیم و تامل کنیم. برای تسلط داشتن برکلام به خواندن عمیق نیازمندیم.
برای اینکه یک گفتگو را با موفقیت به پایان برسانیم به واژگان بیشتری نیاز داریم، واژگانی که در جای درست خود قرار گیرند . گاهی در جملهای باید از کلمات جایگزین استفاده کرد.
کلمهی صبر و تحمل در واژه یاب مترادف هستند. شاید فکر کنیم فرقی ندارد که دریک جمله کدام یک را بگذاریم. اما برای قرار دادن کلمات در جای درست خود باید به مفهوم جمله دقت کرد. هر واژهای بار معنایی متفاوتی دارد .
مثلا ، «صبر» در یک جمله امید را در ذهن تداعی میکند و «تحمل» به آخر خط رسیدن و بیقراری را به ذهن میآورد.
این دو کلمه که مترادف هستند بار معنایی متفاوتی دارند.
مهم است که با نوشتن و خواندن به معنا و ریشهی کلمات پی ببریم و از آنها در جای درست استفاده کنیم.
تکرار ، تمرین و عمیق شدن بر روی معنای واژهها به ما در بیان و شفاف سازی موضوعات
کمک میکند.
سرمایهی یک نویسنده واژهها هستند و هر چه دامنهی واژگانِ او گستردهتر شوند بر ثروت او
افزوده میشود.
مطالب بیشتر:
ثبت ديدگاه