نمی‌دانم کلمه ی خوبی است،از آن زیاد استفاده کنید.

وقتی در پاسخ به سوال کسی تردید دارید بگویید: نمی دانم ،بعد می توانید راجع به آن تحقیق کنید و اطلاعاتی به دست بیاورید.

وقتی کسی سوالی می پرسد که با دغدغه‌ها و طرز نگاه شما همخوانی ندارد، وقت‌تان را تلف نکنید ،بگویید نمی دانم و خود را خلاص کنید. کسی که با شما زمین تا آسمان تفاوت دارد را نمی توانید با چند جمله قانع کنید.

وقتی آدم فضولی سوالی می پرسد که اصلا نباید بپرسد،بگویید نمی‌دانم و لبخند بزنید.

وقتی کسی درباره چیزی بدیهی می پرسد بگویید نمی‌دانم.برخی مسائل آنقدر مشخص و روشن هستند که اگر ببینم کسی راجع به آن سوال می پرسد ،بی درنگ می گویم: نمی دانم. زیرا پاسخ دادن به چنین سوالات سطحی و پیش پا افتاده‌ای توهین به شعور خودم است.

وقتی چیزی را واقعا نمی دانید بگویید نمی‌دانم . حتی حدس زدن هم جالب نیست.

توضیح ندهید که چرا نمی دانید ،همه قرار نیست همه چیز را بدانند، آدمهای همه چیزدان که راجع به همه چیز و همه کس نظر می‌دهند غیر قابل تحمل‌اند.

چند روز است که تمرین نمی‌دانم می‌کنم.ندانستن بد نیست. نهایتش این است که اگر خودتان خیلی کنجکاو شدید درباره موضوع پرسیده شده بیشتر بدانید می‌روید و تحقیق می کنید و یاد می‌گیرید.

اما اگر درباره‌ی موضوعی کنجکاو شدید که زیاد بدانید و مدتها ذهن‌تان را درگیر چراها کردید، راجع به آن بنویسید. آنقدر بنویسید تا کاملا آنرا بفهمید.

و اما اگر برایتان سوال پیش بیاید که این راهکارها واقعا موثرند؟ و فرد مقابل پس از شنیدن نمی‌دانم ما دست از سرمان برمیدارد ؟

باید بگویم که،نمی‌دانم!

مطالب بیشتر:

یقین دشمن رشد است. 

گاهی به باورهایت شک کن! 

بی عشقی می‌تواند…