گاهی در باورهایت تردید کن

شاید دیده باشید افرادی که اتفاقات ناخوشایند مشابه ، در زندگی شان تکرار میشود. شخصی که در کاری شکست می خورد و هر بار این شکست ها تکرار می شوند. کسی که در روابطش با دوستان و اطرافیان دچار مشکل می شود و نمی داند دلیلش چیست .

همیشه از خود می پرسیم: چرا این اتفاق افتاد ؟ گاهی دلیلش را می یابیم اما سخت است بپذیریم اشتباه کرده ایم و گاهی هرچه فکر می کنیم نمی دانیم مشکل از کجاست ! و اگر دلیلش را یافتیم در هر صورتی نمی خواهیم بپذیریم مشکل در خود ماست.

همه ی اتفاقات و مسائلی که ما در زندگی با آنها برخورد می کنیم چه خوب ،چه بد ، ریشه در باورهای ما دارد. ما در روابطمان بر روی آنچه که باور داریم و معتقدیم پافشاری می کنیم و اغلب چیزی که برخلاف نظر مان باشد را نمی پذیریم یا سخت می پذیریم.

وقتی با دیگران دچار مشکل می شویم سخت است به باورهای خود شک کنیم ما مطمئنیم بی نقص و عالی هستیم  این باور سالها در ما قوی شده و تغییر آن مشکل است .ما به آسانی خود را گول می زنیم . شاید در تنهایی خود را سرزنش کنیم اما در نهایت حق را به خود می دهیم و معتقدیم همه ی دردسرها از جای دیگری آب می خورد چون هر کسی عقیده ی خود را قبول دارد و تایید می کند. 

ما زمانی به رهایی می رسیم که به باورها و عقایدمان شک کنیم و بپذیریم گاهی فرضیه هایمان اشتباه از آب در می آیند. آن زمان است که احساس رهایی می کنیم زیرا این شهامت را در خود یافته ایم که در باورهایمان تردید کنیم و به آن اعتراف کنیم. وقتی احساس رهایی می کنیم به خودمان بیشتر عشق می ورزیم و با آگاهی بیشتری تصمیم می گیریم و انتخاب می کنیم.

تصور من اینست که تردید در باورها از ما انسان قوی تری می سازد ،انسانی که قدرت تجزیه و تحلیل مسائل را دارد و قادر است بدون تعصب نظرات دیگران را بشنود و همه چیز را تغییر دهد و در باورهایش تجدید نظر کندو درک می کندبهتر است گاهی تردید کند تا اینکه بخاطر لجاجت و تعصب روی عقاید پوسیده به روابطش صدمه بزند. 

مطالب بیشتر:

چرا عزت نفس مهم است؟

انتخاب،آگاهی،رشد شخصی